معنی سرافرازشده
حل جدول
شرفیاب
لغت نامه دهخدا
شرفیاب. [ش َ رَف ْ] (نف مرکب) سرافرازشده و صاحب قدر و مرتبه گشته و مشرف. (ناظم الاطباء). کسی که به شرف و افتخاری نایل آید. شرف یافته. که شرف یابد. || آنکه به خدمت بزرگی می رسد. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به شرفیابی شود.
معادل ابجد
858