معنی ساکارز

فرهنگ معین

ساکارز

(رُ) [فر.] (اِ.) ماده ای که از نیشکر تهیه شود و از نظر شیمایی شبیه چغندر است، قند نیشکر.

فرهنگ عمید

ساکارز

ماده‌ای جامد، سفید، بی‌بو، بامزۀ شیرین که برای شیرین کردن مواد غذایی به‌کار می‌رود، قند،

حل جدول

فرهنگ فارسی هوشیار

ساکارز

فرانسوی پانیذ (قند) (اسم) قند معمولی.


ترانگبین

(اسم) ترشحات و شیرابه های برگ و ساقه ای گیاه خار شتر که از لحاظ شیمیایی نوعی از ((من)) میباشد. در ترکیب ترنجبین ساکارز و ملزیتوز موجوداست. و آن در تداوی بعنوان ملین استعمال میشود.


تلنگبین

(اسم) ترشحات و شیرابه های برگ و ساقه ای گیاه خار شتر که از لحاظ شیمیایی نوعی از ((من)) میباشد. در ترکیب ترنجبین ساکارز و ملزیتوز موجوداست. و آن در تداوی بعنوان ملین استعمال میشود.


ترنجبین

پارسی تازی گشته ترامگبین (اسم) ترشحات و شیرابه های برگ و ساقه ای گیاه خار شتر که از لحاظ شیمیایی نوعی از ((من)) میباشد. در ترکیب ترنجبین ساکارز و ملزیتوز موجوداست. و آن در تداوی بعنوان ملین استعمال میشود.

اطلاعات عمومی

لغت نامه دهخدا

ترنجبین

ترنجبین. [ت َ رَ ج َ / ج ُ / ج ِ] (معرب، اِ مرکب) معرب ترانگبین یا ترنگبین است. ترشحات و شیرابه های برگ و ساقه های گیاه خارشتر که از لحاظ شیمیایی نوعی از «من » میباشد. در ترکیب ترنجبین ساکارز و ملزیتوز موجود است و آن در تداوی به عنوان ملین استعمال میشود. (فرهنگ فارسی معین):
ترنجبین و صالم بده که شربت صبر
نمی دهد خفقان فؤاد را تسکین.
سعدی.
من ّ ترنجبین بود و سلوی مرغ بریان بود. (قصص الانبیاء ص 123). و رجوع به ترانگبین و ترنگبین شود.

معادل ابجد

ساکارز

289

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری