معنی روح‌پرور

حل جدول

روح‌پرور

شادی‌بخش

مترادف و متضاد زبان فارسی

روحپرور

جانفزا، روانبخش، روح‌افزا، روحبخش


جان‌پرور

جانبخش، جانفزا، روحبخش، روح‌پرور


جانبخش

جان‌افزا، جان‌پرور، روح‌انگیز، روحبخش، روح‌پرور


جانفزا

جان‌پرور، روح‌انگیز، روح‌پرور، روح‌نواز،
(متضاد) جانکاه، جانگداز

فرهنگ عمید

پرور

پروردن
پرورنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): بنده‌پرور، تن‌پرور، دون‌پرور، ذره‌پرور، رعیت‌پرور، روح‌پرور،


روح افزا

آنچه سبب نشاط می‌شود و زندگانی را طولانی می‌کند، افزایندۀ روح، روح‌پرور، جان‌بخش، شادی‌بخش،


پیغام

سخن یا مطلبی که از طرف کسی برای کس دیگر فرستاده شود: از هرچه می‌رود سخن دوست خوش‌تر است / پیغام آشنا نفس روح‌پرور است (سعدی۲: ۳۳۹)،

معادل ابجد

روح‌پرور

622

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری