معنی دوپهلو

لغت نامه دهخدا

دوپهلو

دوپهلو. [دُ پ َ] (ص مرکب، ق مرکب) دارای دوتا پهلو. دارای دوضلع. دوسو. || کنایه است از سخن نیش دار و باکنایه. سخنی که از سر دورویی و دورنگی باشد. دورو. دورنگ: کلام ذووجهین، عبارات دوپهلو، حرفهای دوپهلو یا سخنان دوپهلو، که موهم دو معنی است. (یادداشت مؤلف). || توأم. (یادداشت مؤلف):
با دیوابوالمظفر کسبه به حق و داد
سیب دونیم کرده و گوز دوپهلوی
تو گنده مغز شعری و وی گنده مغز شرع
باوی به گنده مغزی همچون ترازوی.
سوزنی.

حل جدول

دوپهلو

ایهام


سخن دوپهلو

طعنه، متلک

بودار


کنایه‌آمیز

‌دوپهلو

فارسی به انگلیسی

انگلیسی به فارسی

ambiguous

دوپهلو


amphibole

دوپهلو


swo sided

دوپهلو


amphibology

سخن دوپهلو

معادل ابجد

دوپهلو

53

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری