حایز
حائز
دربردارنده
حاوی
جامع، دارا، دربردارنده،
دربردارنده، شامل،
دربردارنده، حاوی، احاطهکننده، فراگیرنده،
[ع.] (اِفا.) دربردارنده، شامل.
در کنار گرفته، دربردارنده. [خوانش: (مَ) [ع.] (اِمف.)]
حاوی، دربردارنده، محتوی، مشتمل
حائز، دارا، دربردارنده، واجد، جامع، (متضاد) فاقد
دربردارنده، دربرگیرنده، شامل، مشتمل، حاوی، تاوانده، تاواندهنده
دارا، دربردارنده، گردآورنده، فراهم آورنده، جامع، واجد
670
تفتیش کننده
بوکننده
بیم دهنده
گریزنده
شیر دوشنده
صعود کننده
سخن گوینده
وفا کننده
رگ جنبنده
جذبکننده
گرگ درنده
پرنده
دربر دارنده
در بردارنده
در بر دارنده
دربرگیرنده
دربر گیرنده
در بر گیرنده
بازدارنده
دربرگرفته
دوست دارنده
درصدانه
دارنده
دردانه