معنی جعلی
فارسی به انگلیسی
Assumed, Counterfeit, Fake, Fraudulent, Made-Up, Phoney, Phony, Queer, Spurious
فارسی به ترکی
düzmece
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ واژههای فارسی سره
ساختگی، برساخته، دروغین
فرهنگ عمید
غیراصلی، دروغین،
کلمات بیگانه به فارسی
برساخته - ساختگی
مترادف و متضاد زبان فارسی
تقلبی، ساختگی، قلابی، مجعول، مستعار، موهوم،
(متضاد) اصلی، اصیل
فارسی به ایتالیایی
falso
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
113