معنی جحد

فرهنگ معین

جحد

(جَ) [ع.] (مص م.) انکار کردن.

حل جدول

جحد

تکذیب

انکار کردن


انکار کردن

جحد


تکذیب

جحد

مترادف و متضاد زبان فارسی

جحد

انکار، تکذیب، رد، نفی


انکار

ابا، امتناع، تحاشی، تکذیب، تکذیب، جحد، حاشا، رد، نفی، نکول

فرهنگ عمید

جحد

(فقه) خیانت در امانت،
[قدیمی] انکار کردن، تکذیب کردن،


کافرون

صد‌ونهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۹ آیه، جحد، عباده،

فرهنگ فارسی هوشیار

جحد

کم خیری انکار کردن شیئی با علم به آن


تکذیب

انکار و جحد کردن در امری

فرهنگ فارسی آزاد

جحد، جحود

جَحْد- جُحُود، (جَحَدَ-یَجْحَدُ) اِنکار کردن حق دیگری با علم به حقانیت آن، دانسته منکر شدن و تکذیب نمودن،

لغت نامه دهخدا

اجحد

اجحد. [اَ ح َ] (ع ن تف) نعت تفضیلی از جحد. || (ص) کم خیر.


بلح

بلح. [ب َ] (ع مص) خشک شدن خاک. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || انکار کردن و جحد. || نبودن چیزی نزد غریم: بلح ما علی غریمی. || افلاس و مفلس شدن. || پنهان کردن شهادت. (از اقرب الموارد). و رجوع به بُلوح شود.


عفعف

عفعف.[ع َ ع َ] (اِ صوت) آواز سگ. (غیاث اللغات) (آنندراج). حکایت آواز سگ. بانگ سگ. پارس. عوعو. نباح. واغ واغ. وعوع. وغواغ. وغوغ. هاف هاف. هفهف:
سگ عفعفک کند چو بدو نانکی دهی
دم لابگک کند بنشیند پس درک.
خاقانی.
از عفعف جحد برنگردی زنهار
کاو از سگان نشانه ٔ آبادی است.
درویشی یوسف (از آنندراج ذیل عف).
|| عفعف، بتشدید فاء؛ به معنی آواز شتر، مجاز است. (آنندراج):
عفعف تاکی زنی همچون شتر در ملک عقل
چند سازی خویش را از تیغ هشیاری فگار.
ملافوقی یزدی (از آنندراج).

معادل ابجد

جحد

15

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری