معنی تکیه‌گاه

حل جدول

تکیه‌گاه

پشتیبان

عماد


پشتیبان

تکیه‌گاه

مترادف و متضاد زبان فارسی

تکیه‌گاه

بالش، متکا، مخده، اتکا، نقطه اتکا، گرانیگاه، پشت‌وپناه، پشتیبات، حامی، تکیه‌گه


نقطه‌اتکا

تکیه‌گاه، گرانیگاه، مرکزثقل


پشت‌وپناه

پشتیبان، تکیه‌گاه، حامی، ظهیر


عماد

پالار، رکن، ستون، تکیه‌گاه، متکا


مخده

بالش، پشتی، تکیه‌گاه، متکا، نازبالش


معول

استوار، معتمد، تکیه‌گاه، اعتماد، تکیه

انگلیسی به فارسی

support of a function

تکیه‌گاه تابع

فرهنگ عمید

پشتوان

پشتیبان، پشت‌وپناه،
تکیه‌گاه،


دارافزین

پناهگاه،
تکیه‌گاه،
نرده، تارم،
سکو،
تارمی که جلو اتاق یا ایوان درست کنند،
تکیه‌گاه تخت،


متکا

چیزی که بر آن تکیه می‌دهند، تکیه‌گاه،

معادل ابجد

تکیه‌گاه

461

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری