معنی تندوتیزی

حل جدول

انگلیسی به فارسی

stringency

تندوتیزی


piquancy

تندوتیزی

سوئدی به فارسی

pikant smak

تندوتیزی، زنندگی، گوشه داری، طعنه امیزی،


strnghet

سختی، شدت، بی اعتدالی، فقدان ملا یمت، بی رحمی، سنگدلی، سختی، استحکام، سفتی، سختی، سختگیری، خشونت، تندی، دقت زیاد، سختی، شدت، سخت گیری، دقت، خشونت، شدت، کسادی، سختگیری، تندوتیزی،

لغت نامه دهخدا

راهواری

راهواری. (حامص مرکب) عمل راهوار. فراخ گامی و تندوتیزی. (ناظم الاطباء):
نیم تنک سخنی کز عبارت فارغ
به راهواری بیرون برم همی لنگی.
اثیرالدین اخسیکتی.
بود با راهواریش همه لنگ
با چنان پی فراخیی همه تنگ.
نظامی.
میبرد ز روی سازگاری
آن لنگی را به راهواری.
نظامی.
تهی دست کو مایه داری کند
چو لنگی است کو راهواری کند.
نظامی.
با هر که بوده باشد در نظم و نثر امروز
بیرون بوم بقدرت لنگی به راهواری.
سیف اسفرنگ.
و رجوع به راهوار و رهوار شود.

معادل ابجد

تندوتیزی

887

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری