معنی تعاریف
حل جدول
جمع تعریف
انگلیسی به فارسی
ورق تعاریف، مجموعه تعاریف.
Definitions
تعاریف
MIL
مخفف تعریف نظامی که جانشین تعاریف لشد شده است.
yield
محصول واژه ای که درصد تولیدات آغاز شده ای را بیان می کند که منطبق بر هر دو تعاریف مکانیکی و الکتریکی است. این واژه برای قطعات فعال و غیرفعال به کار می رود. در صنایع نیمرسانا، محصولات بر اساس نوع دسته بندی می شوند: پولک تولید شده (درصد پولکهایی که به انتهای فرایند تولید می رسند)، پولک آزمون شده (کسری از تراشه ها در هر پولک که منطبق بر تعاریف هستند)، سر هم کردن (درصد واحدهای که به درستی سر هم می شوند)، و محصول آزمایش نهایی (درصد واحدهای بسته بندی شده ای که بر تعاریف مکانیکی و عملکردی منطبق هستند).
Acquisition Process
فرایند تهیه و دستیابی - فرایند تهیه و دستیابی به پرسنل، کالاها و یا خدمات برای کار جدید یا موجود، در داخل تعاریف عمومی قراردادهایی که نیاز به یک پیشنهاد و پذیرش، ملاحظات، مواد موضوعی قانونی و بخش های ذیصلاح دارند.
magnetic - lnk character recognition
شماسایی نویسه جوهر مغناطیسی سیستم پردازش چک بانکی، پس از چاپ کردن معمولی چکهای خالی، شماره های شناسایی بانک و مشتری و نویسه های خاصی مطابق با تعاریف قرار دادی جامعه بانکداری آمریکا بر روی آن چاپ می شود. بعد از نقد کردن چک، تا ده نویسه حرفی و عددی برای مشخص شدن مقدار چک و هرگونه داده ی کنترلی لازم برای پردازش خودکار کامپیوتری به شماره قبلی افزوده می شود.
MICR
magnetic - lnk character recognition-شماسایی نویسه جوهر مغناطیسی سیستم پردازش چک بانکی، پس از چاپ کردن معمولی چکهای خالی، شماره های شناسایی بانک و مشتری و نویسه های خاصی مطابق با تعاریف قرار دادی جامعه بانکداری آمریکا بر روی آن چاپ می شود. بعد از نقد کردن چک، تا ده نویسه حرفی و عددی برای مشخص شدن مقدار چک و هرگونه داده ی کنترلی لازم برای پردازش خودکار کامپیوتری به شماره قبلی افزوده می شود.
فناوری اطلاعات
ورق تعاریف، مجموعه تعاریف
برق و الکترونیک
مخفف تعریف نظامی که جانشین تعاریف لشد شده است
مترادف و متضاد زبان فارسی
ثغور، کرانهها، مرزها، حوالی، پیرامون، حولوحوش، قریب، سامان، قلمرو، محدوده، اندازهها، مقادیر، اندازه، مقدار، حدها، مناطق، سرزمینها، نواحی، تعاریف، تعریفها
واژه پیشنهادی
یکی از کتابهای محمدرضا نظری دارکولی، نویسنده و منتقد ادبی ایرانی.دارکولی با این کتاب تعاریف تازهای از عناصر داستان وارد ادبیات داستانی کرد.
لغت نامه دهخدا
هندسه ٔدیفرانسیل. [هَِ دِ س ِ ی ِ یِل ْ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) هندسه ای است که با عناصری سر و کار دارد که تعاریف آنها به مشتق یا دیفرانسیل برمی خورد.
فرهنگ فارسی آزاد
فِداء، فَدی، فِدی، مال یا آنچه که برای آزاد ساختن بدهند، در فارسی و هم در عربی، در گفتن و نوشتن، به تعاریف یا به نشانه محبت قلبی به معنای قربان شدن نیز مصطلح است مانند: «فِداک اَبی» یا «افدیک باَبی» (در عربی) و «فِدایت شوم» و «فِدای شما» (در فارسی) به فدی نیز مراجعه شود،
مخفف اصطلاحات انگلیسی
در شیمی و سایر علوم، STP یا استاندارد دما و فشار مجموعهٔ استانداردی از شرایط برای اندازهگیریهای تجربی است که مقایسه بین مجموعهای از دادهها را امکانپذیر میسازد. در حال حاضر، در میان همهٔ ملتها شرایط STP تعیینشده توسط IUPAC (اتحادیهٔ بینالمللی شیمی محض و کاربردی)، فشار مطلق ۱۰۰ کیلو پاسکال (معادل ۱ بار) و دمای ۲۷۳٫۱۵ کلوین (معادل صفر درجه سیلسیوس) است. برخی از سازمانها گونههای دیگری از تعاریف معادل را برای «شرایط استاندارد از نظر دما و فشار» پذیرفتهاند که از جملهٔ آنها SATP است
معادل ابجد
761