معنی بخت‌برگشتگی

مترادف و متضاد زبان فارسی

بخت‌برگشتگی

بی‌اقبالی، بدبختی، شوربختی


بختیاری

خوش‌بختی، روزبهی، سعادت، نیک‌اختری، نیک‌بختی،
(متضاد) بخت‌برگشتگی، شوربختی، ستاره‌سوختگی، ناکامی

حل جدول

فرهنگ عمید

ادبیر

نحوست، بدبختی، بخت‌برگشتگی: در جهان چندان که گویی بی‌شمار / نیستی و محنت و ادبیر هست (انوری: ۵۶۱)،


ادبار

بخت‌برگشتگی، تیره‌بختی، تیره‌روزی: چون می‌گذرد کار چه آسان و چه سخت / واین یک دم عاریت چه ادبار و چه بخت (عنصری: ۳۱۰)،
(صفت) [عامیانه] کثیف،
[قدیمی] پشت کردن، رو برگرداندن،

معادل ابجد

بخت‌برگشتگی

1954

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری