معنی بحرالروم

حل جدول

بحرالروم

مدیترانه


مدیترانه

بحرالروم

لغت نامه دهخدا

دریای طنجه

دریای طنجه. [دَرْ ی ِ طَ ج َ] (اِخ) بحرالطنجه. بحرالروم. رجوع به بحرالطنجه و بحرالروم ذیل بحر شود.


دریای مدیترانه

دریای مدیترانه. [دَرْ ی ِ م ِ ن َ / ن ِ] (اِخ) دریای مغرب. بحرالروم. دریای سفید. رجوع به بحرالروم ذیل بحر و به مدیترانه شود.


دریای شام

دریای شام. [دَرْ ی ِ] (اِخ) بحرالشام. بحرالروم. دریای مدیترانه. بحر مغرب. رجوع به بحرالروم و دریای مدیترانه و التفهیم بیرونی ص 169 و 195 شود.


پالس

پالس. [ل ُ] (اِخ) کرسی ناحیه ٔ جنوب غربی اسپانیا، از ایالت مرسیه بساحل بحرالروم.


لاژورد کنار

لاژورد کنار. [ژْ / ژَ وَ ک َ] (اِخ) ترجمه ٔ نام ناحیتی از فرانسه به ساحل بحرالروم.


اسقولوموس

اسقولوموس. [اِ] (معرب، اِ) گیاهی از خانواده ٔ کاسنی، شامل سه نوع است، و در نواحی بحرالروم روید.


صیدانی

صیدانی. [ص َ] (ص نسبی) منسوب است به صیداء که شهری است در ساحل بحرالروم. (الانساب سمعانی).


برصیصا

برصیصا. [ب َ] (اِخ) (قصر... العابد) نام ناحیتی است بشمال افریقیه بساحل بحرالروم بمشرق قصور سرت. (سفرنامه ٔ ابن بطوطه).


ابوزابوره

ابوزابوره. [اَ رَ] (اِخ) نام نهری به فلسطین در ناحیه ٔ بلقا و آن نهر به بحرالروم ریزد.


مازونه

مازونه. [ن َ] (اِخ) شهری میان تنس و مستغانم در الجزایر به ساحل بحرالروم. (ابن بطوطه، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


ایونی

ایونی. [اِ] (اِخ) (دریای ایونی) قسمتی از بحرالروم (مدیترانه) که بین ایتالیا، آلبانی و یونان امتداد دارد. (فرهنگ فارسی معین).


بحران

بحران. [ب َ] (اِخ) دو دریای روم و فارس. و منه مجمع البحرین. (منتهی الارب). || بحرالروم و بحرالاسود. (النقود العربیه ص 134).


مالته

مالته. [ت ِ] (اِخ) نام جزیره ای در بحرالروم واقع میان سیسیل و آفریقا. (از ناظم الاطباء). و رجوع به مالت شود.

معادل ابجد

بحرالروم

487

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری