معنی استکهلم

لغت نامه دهخدا

استکهلم

استکهلم. [اِ ت ُ هَُ] (اِخ) پایتخت مملکت سوئد، در 1922 کیلومتری شمال شرقی پاریس، و آن از جزایر و شبه جزایر چندی مشکل است و در ساحل دریاچه ٔ مِلار و بالتیک واقع است و دارای 625000تن سکنه است. مقر پادشاه و ادارات مرکزی است و آکادمی ها، موزه ها، مدرسه ٔ نظام، توپ ریزی و صنایع دارد.


اسنوآلسکی

اسنوآلسکی. [اِ ن ُ] (اِخ) کارل (کنت). شاعر سوئدی. مولد استکهلم (1841-1903 م.).


تالیونی

تالیونی. (اِخ) ماری... (1804-1884 م.).رقاصه ٔ مشهور که در استکهلم پا بعرصه ٔ وجود نهاد.


استریندبرگ

استریندبرگ. [اِ ب ِ] (اِخ) ژان اگوست. داستان نویس و درام نویس سوئدی، مولد استکهلم. او راست: اطاق سرخ (1849- 1912 م.).


ژان سوم

ژان سوم. [ن ِ س ِوْ وُ] (اِخ) پادشاه سوئد پسرگوستاو وازا متولد در قصر استژبرگ و متوفی در استکهلم (1537- 1592 م.).


مالار

مالار. (اِخ) دریاچه ای است که در مرکز سوئد واقع است و شهر استکهلم در کنار آن بنا گردیده است. (از لاروس).


شارل پانزدهم

شارل پانزدهم. [ل ِ دَ هَُ] (اِخ) پسر اسکار اول وی به سال 1826 م. در شهر استکهلم تولد و به سال 1872 م. وفات یافت. در سال 1859م. به پادشاهی سوئد و نروژ رسید.

معادل ابجد

استکهلم

556

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری