معنی استثنایی
حل جدول
برجسته و عالی، کمنظیر
آلبومی از حامد محضرنیا
آلبومی از حامد محضر نیا
برجسته و عالی، کم نظیر
شرایط ویژه و استثنایی
اکازیون
آلبومی از حامد محضرنیا
استثنایی
برجسته و عالی- کمنظیر
استثنایی
کمنظیر
استثنایی
فارسی به انگلیسی
Atypical, Exceptional, Extraordinary, Freakish, Precocious, Preternatural, Rare, Rarely, Remarkable, Singular, Special, Uncommon, Unrepresentative
فارسی به عربی
استثنائی، خاص، خصوصا
فارسی به آلمانی
Besonder-, Eilbote, Sonder, Spezial
لغت نامه دهخدا
قیاس استثنایی. [س ِ اِ ت ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) (اصطلاح منطق) و آن عبارت است از قیاسی که نتیجه یا نقیض آن بعینه در مقدمتین مذکور باشد و بعبارت دیگر یکی از دو مقدمه نتیجه یا نقیض آن باشد چنانکه گویند «اگر این انسان باشد حیوان است » که از وضع مقدم وضع تالی لازم می آید، چنانکه اگر گفته شود «لکن انسان است » لازم می آید که حیوان باشد و از رفع تالی رفع مقدم لازم آید چنانکه اگر گفته شود «لکن حیوان نیست » لازم می آید که انسان نباشد ولی از وضع تالی وضع مقدم لازم نیاید و رفع آن نیز لازم نیاید، چنانکه اگر گفته شود «لکن حیوان است » نه انسان بودن و نه نبودن آن هیچکدام لازم نیاید مقدمه ٔ اول را در قیاس استثنائی مقدم و مقدمه ٔ دوم را تالی گویند. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به اساس الاقتباس شود.
واژه پیشنهادی
فرانسوی به فارسی
استثنایی.
معادل ابجد
1032