معنی آرمانگرا

حل جدول

آرمانگرا

ایده آلیسم


ایدئالیسم

آرمانگرا

سخن بزرگان

اُرد بزرگ

اگر برای رسیدن به خواهشها و آرزوهای خود زورگویی پیشه کنیم، پس از چندی کسانی را در برابرمان خواهیم دید که دیگر زورمان به آنها نمی رسد.

بزرگترین ثروت یک ملت، آزادی است.

آزادی بدون دانایی به دست نمی آید.

هنر، خوراک روان و هنرمند، آفریننده آن است. بارگاه هنر با هیچ جایگاهی سزاوار ارزیابی نیست.

هرگز به کودک تان نگویید پیشه آینده اش چه باشد. همواره به او ادب و ستایش به دیگران را آموزش دهید، چون با داشتن این ویژگیها همیشه او نگار مردم و شما در نیکبختی خواهید بود و اگر این گونه نباشد، هیچ پیشه ای نمی تواند به او و شما بزرگواری بخشد.

بزرگترین کارخانه نابودی توانمندیها، آیین آموزشی نادرست است.

خوار نمودن هر آیین و نژادی، به کوچک شدن خود ما خواهد انجامید.

آیا از بخشندگی و مهربانی که نخستین ویژگی های خداوند است، در ما نشانی هست؟

رهایی و آزادی برآیند پرستش خرد و دانایی است.

بسیاری از جنگها و آوردهای مردمی از روی نبود شناخت و آگاهی آنها نسبت به یکدیگر بوده است.

آن که دیگران را ابزار پرش خویش می سازد، تنها خواهد ماند.

مردمان توانمند در خواب نیز رهسپار جاده پیشرفتند.

در هنگام توانایی اگر بدهی دیگران را ندهی، بویژه هنگامی که او درمانده باشد، شکوه و جایگاه خویش را برای همیشه از دست می دهی.

خویشتن و مردم را زمانی می شناسی که تنها شوی.

امیدوار مباش که دیگران همراهیت کنند، تنها به درمان دردهای روزگار خویش بیاندیش.

برای نزدیکی و همگرایی قوم خویش، کمک به یکدیگر و ستیز با نادانی و ناراستی را در پیش گیرید.

پیام آوران باورهای پست و خُرد، بزرگترین پیروزیهای تاریخ مردم خویش را با گفتاری پست به ریشخند گرفته اند.

شهامت گله ناشی از چوپان بیدار است.

اگر می خواهی بزرگ شوی، از کردار نیک دیگران فراوان یاد کن.

اگر بر ساماندهی نیروهای خود توانا نباشیم، دیگران سرنوشت مان را می سازند.

اندیشه و سخن ریش سفیدان، برآیند بردباری، مردم داری و سرد و گرم چشیدگی روزگار است.

یکی از بزرگترین خوشبختی ها، خدمت بیشتر به مردم است.

هنرمندان ناب، هر روز در برابر دیدگان مردم نیستند.

خود را برای پیشرفت مردم ارزانی دار تا مردم پشتیبان تو باشند.

پیامد دانایی، پذیرفتن بار ساماندهی دیگران است.

گمان مبر که دیگران تو را به آرمانت خواهند رساند.

کسانی که با دیگران رو راست نیستند با خود نیز بدین گونه اند.

دیدگاه خوب مردم، بهترین پشتیبان برگزیدگان است.

کسی که نسبت به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است، ارزش یاد کردن ندارد.

مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند. آنها هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن در حال پیکارند.

بیچاره مردمی که فرمانروایانش رایزن و رایزنانشان فرمانروا هستند.

نگارنده و سخنگویی که دیگران را کوچک و خوار می دارد، خود چیزی برای نمایش و بروز ندارد.

ناتوان ترین آدمیان کسانی هستند که نیروی بدنی خویش را به رخ دیگران می کشند.

با ترشرویی به میان مردم رفتن، تنها از بیماران ساخته است.

همرنگ دیگران شدن، باور هیچ کدام از بزرگان نبوده است.

پوزش خواستن پس از اشتباه زیباست، حتی اگر از یک کودک باشد.

مرد دلیر بهنگام ستیز و نبرد، همراهانش را نمی شمارد.

زیباترین خوی زن، نجابت اوست.

بی مایگی و بدکاری پاینده نخواهد بود. گیتی رو به رشد پویندگی است. با نگاهی به گذشته می آموزیم که آدمیان، اشتباهاتی همچون برده داری، همسر سوزی و... را رها کرده اند. خردورزی! آدمی را پاک خواهد کرد.

این دیدگاه اشتباه است که بپنداریم مرد توانا فرزندی مانند خود خواهد داشت.

اگر شناخت زن و مرد نسبت به ویژگی های درونی و بیرونی یکدیگر بیشتر گردد، کمتر دچار گسست می شوند.

یک آموزگار می تواند با رفتار و گفتار خود، کشوری را دگرگون سازد.

دست استاد خویش را ببوس، چون او هم پدر است هم پرورنده خرد.

بهترین آموزگار استاد، شاگرد اوست.

آن که پرسشهای پراکنده در وادیهای گوناگون را همزمان می پرسد، تنها می خواهد زمان و نیروی استاد را تباه کند.

افزایش ناگهانی مردم سبب کاهش ادب، فرهنگ و فرهیختگی می گردد؛ آنهم از آن رو که نسل و تبار پیش از آن نمی تواند بایستگی ها و وظایف خویش را همچون آموزگار به درستی انجام دهد.

ارزش استاد را دانستن، هنر نیست، بلکه بایستگی و وظیفه است.

دل کیهان را که بگشاییم این سخن را خواهیم شنید: هر کنشی، واکنشی را در پی دارد. پس بر این باور باشید! همه کردار ما چه خوب و چه زشت، بی بازگشت نخواهد بود.

کسی که چند آرزوی درهم ورهم دارد، به هیچ یک از آنها نمی رسد، مگر [اینکه] در بین آنها با ارزش ترین را انتخاب کرده و آن را به عنوان هدف خویش برگزیند.

همیشه به دنبال سرنوشتی بهتر برای خود باش و اگر آرمان تو کسب دانش است، به هر میزان در این مسیر رنج ببری، ارزشش را دارد.

همه آدمیان به شیوه های گوناگون، سختی های روزگار را می چشند.

هر چه بلندپروازتر باشید تپش قلبتان کمتر خواهد شد، فشار و دردهای روانی تان نیز.

کسی که درد روشنگری و بازگویی تجربه را ندارد، خود نیز زمانی برای بهره بردن از آن نخواهد یافت.

کار، بهترین آرامبخش افکار پریشان و غم است.

سرآمد دشواری و سختی، دانایی است و دانا چشم خویش را بر بسیاری از زیبایی های زود گذر گیتی خواهد بست.

سختی های بزرگ به آدمی نیرویی دو چندان می بخشد.

تبهکار همیشه نگران کیفر خویش است، حتی اگر بر زر و زور لمیده باشد و این بسیار درد آور است، چرا که سایه کیفر همواره در برابر دیدگانش است.

برای کسب خرد، سختی را بر خود هموار کن.

برای به دست آوردن و گسترش خرد، سختی را بر خود هموار کن.

اندرز پیران در بیشتر زمانها پر از خون و درد است که بدبختانه جوان از فهم آن ناتوان است.

همواره آدمیان، محیط و دایره بدی و پلیدی را با دانش و اندیشه برتر خویش بسته و بسته تر می سازند.

وارونگی آدمیان و جانوران در پویایی اندیشه و دانش است، اما آدمی هر دم می تواند به رفتار و خوی بسیار وحشی دست یابد و دست به هر جرمی بزند که پلیدترین جانوران هم در بایسته ترین هنگامه از انجام آن خودداری می کنند.

گیتی در جنگ و آوردی بزرگ در گردش است. اندیشه و تلاش خردمندان از یک سو و پوزخند اهریمن و روانِ دیوپیشگان از سوی دیگر، معرکه این جهان گذارا است.

کژی و ناراستی، شکاف و رخنه گاه اندیشه اهریمن خواهد شد.

فرمانروا با اندیشه وزیران توانمند خویش فرمانروایی می کند.

خرد ابتدا به اندیشه پناه می برد.

چهارچوب نگاه ما زمینی است، اما برآیند اندیشه ما جنبه آسمانی نیز پیدا می کند.

پیرامونیان ما چه بخواهیم و یا نخواهیم، بر اندیشه های ما رخنه و اثر خواهند کرد.

برخی از انسانها مانند گلهای لاله، زندگی کوتاه در هستی و نقشی ماندگار در اندیشه ما دارند.

برای شناخت آدمیان به جای کنکاش در اندیشه آنها، در پی شناخت پیشوای انگاره (فکر) آنها باشید.

برای اهل اندیشه هیچ دوستی بهتر از تنهایی نیست.

آنان که سامان و پویندگی در کیهان را دروغ می پندارند، همواره در اندیشه کین خواهی و حمله به جهان پیرامون خویش هستند؛ زندگی خود و نزدیکانشان را تباه می سازند و سرانجام در برآیندی بزرگتر از هستی ناپدید می شوند.

آدمهای بزرگ و اندیشمند، بسیار اشک می ریزند.

اندیشه و انگاره ای که نتواند آینده ای زیبا را نوید دهد، ناتوان و بیمار است.

اندیشه برتر در روزهای طوفانی و آشوب و در همان حال خموشی و آرامش، توانایی برتر خویش را از دست نمی دهد.

هیچ وقت خود را بی نیاز از مشورت با بزرگان ندانید. هیچ انسان تاثیر گذاری را نمی شناسم که در طول حیات خود از مشورت و نظرخواهی سود نبرده باشد.

هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند مانع پویندگی ما شود.

هیچ پیر جهان دیده ای منکر برآیند زهرآلود دارایی حرام در زندگی آدمی نیست.

هنگامی که می خواهی وظیفه و بایسته خویش را انجام دهی، از کسی فرمان نگیر.

نمی توان امید داشت که آدم های کوچک رازهای بزرگ را نگاه دارند.

نگاه آدمهای کوچک چه زود پر می شود و لبریز.

نرم دلی و نرمش، منش آدمی و سنگدلی و سخت سری، منش اهریمن است.

میهمانی های فراوان از ارزش آدمی می کاهد، مگر دیدار پدر و مادر.

گیتی برای انسان به اندازه ای کوچک است که مجالی برای کژی و ناراستی باقی نمی گذارد.

گفتگو با آدمیان ترسو، خواری در پی دارد.

کسی که می ماند و نمی پرد، به یک راز بزرگ آگاه گشته و آن فلسفه پرواز است.

کارکشتگی آدمیان از زر هم با ارزش تر است.

قهرمان های آدمهای کوچک همانند آنها زود گذرند.

غروب جان آدمی، سپیده دمی به جهان دیگر است.

عدم پایبندی به نظم گیتی، ویژگی انسانهای گوشه گیر است که عشق و احساس را سپر دیدگاههای نادرست خود می سازند.

شورشهای آدمیان با امواج پر نیروی کیهان خیلی زود به سامانه درست خویش باز می گردد.

شناور بودن خرد آدم در جهان احساس، میدان بروز و رشد هنر را به او داده است.

سخن های پست، آدمهای حقیر را جذب و خردمندان را فراری می دهد.

سازگاری با زیستگاه و تلاش برای بهتر شدن جایگاه کنونی، ویژگی ناب آدمهای پاک است.

ره آورد سفر در درون آدمی به جز خرد و پیشرفت نیست.

راه آشتی را کسی باید بیابد که خود سبب جدایی شده است.

رازها در هنگامه شادی و بازی آدمی است. نکته فراموش شده جهان اندیشه، تعریف درست این حالتها است.

دشمنی و پادورزی به انسان خردمند انگیزه زندگی می دهد.

دشمنی با خاندان یک بدکار، تنها نشان ترس است نه نیروی انسانهای خردمند.

دشمن، ابزار نابود ساختن آدمی را در درون سرای او جست و جو می کند.

خوشنامی، بزرگترین شکوه و افتخار هر انسانی است.

خوارترین کارفرما کسی است که با ندادن و یا کم کردن دستمزد زیردست، فرمانروایی می کند.

خرد باید نخستین خواست آدمیان باشد؛ چرا که بی خرد، چیزی برای خود ندارد.

جشن های بزرگ، انگیزه افزایش باروری و پویایی آدمیان می شود.

جز ناامیدی و افسردگی هیچ بن بستی در زندگی آدمی نیست.

تنها با از خودگذشتگی برای دیگر آدمیان می توان جاودانه شد.

پیش نیاز دلیر بودن، [داشتن] بدنی ورزیده نیست؛ گاهی آدمهای سبکبار، پشت کوهستان را هم به خاک مالیده اند.

پیش از آنکه با کسی پیمانی ببندید، درباره توانایی خود در اجرای آن دمی بیندیشید و سپس پاسخ گویید.

بدبخت کسی است که نمی تواند ناراستی خویش را درست کند.

بخش بزرگی از ادب آدمی برآیند ریشه نژادی و خانوادگی است.

آنان که خویی جانور گونه دارند و تنها در پی زدودن گرفتاریهای خویش و یا گهگاه افزایش قلمرو زمینی خود هستند، بزهکاران روزگارند. باید گفت نشان آنها بر گیتی هم تراز ریگ کوچکی در کرانه دریای بشری نیز نخواهد بود.

آن که زیبایی خرد را ندید، گرفتار زیبایی آدمیان شد و بدین گونه از هر چه داشت تهی گشت.

آسودگی آدمی به گنج و دینار نیست، به خرد است و روشن بینی.

آزمودگی انسانها از زر هم با ارزش تر است.

آرمان و انگیزه روشن، ویژگی انسان کارآمد است.

آدمی می تواند بارها و بارها به شیوه های گوناگون قهرمان شود.

آدمی با کینه، زندگی را بر دوستان نیز تنگ می کند.

آدمهای پاک نهاد درهای وجودشان را پس از ناسپاسی می بندند، نه پیش از آن.

آدمهای بزرگ به خوشی های کوتاه مدت تن نمی دهند.

آدمهای آرمانگرا زمانی که به نادرست بودن آرزویی پی می برند، برای ادامه آن پافشاری نمی کنند.

آدم مادی گرا جاده های احساسش کم رفت و آمد است.

آدم خودبین، چاره ای جز فرود آمدن ندارد.

آدم خودباور هیچ گاه برای رسیدن به مادیات، ارزشهای انسانی را زیر پا نمی گذارد.

آدم بی مایه، همه افراد را ابزار رسیدن به خواسته های خود می سازد.

اگر آماده نباشیم، ارزشمندترین زمانها را نیز از دست خواهیم داد و کسی که آماده نیست، بخت کمتری برای پیروزی خواهد داشت؛ آمادگی یعنی به روز بودن در هر حرفه و کاری.

اگر دست تقدیر و سرنوشت را از یاد ببریم، پس از پیشرفت نیز افسرده و رنجور خواهیم شد.

الگوی انسانی شما هر چه بزرگتر باشد، سرنوشت زیباتری در برابر شماست.

همای بخت بر شانه ات نخواهد نشست، مگر آنکه شانه ای به گستره و پهنای کوهستان داشته باشی.

بخشیدن تخت و اورنگ به خویشاوندان از زبونی است.

بخشیدن تخت و اورنگ به خویشاوندان، نتیجه ضعف و ناتوانی است.

دانش امروز شکوه بسیاری در پی داشته، اما نیروی آرامش بخشیدن به روان ما را ندارد؛ امنیت را بزرگان خردمند به ما می بخشند.

راز اندوختن خرد، یکرنگی و بخشش است.

شما با گذشت، چیزی را از دست نمی دهید، بلکه به دست می آورید.

گفتگو با خردمندان و دانشوران، یک گوهر و پاداش کمیاب است.

هرگز هنگام گام برداشتن به سوی آرمان بزرگ، نگاهت به کسانی که دستمزد خود را پیشاپیش می خواهند نباشد! تنها به توانایی های خود بیندیش.

پدر و مادر، زندگیشان را با فروتنی به فرزند می بخشند.

تنها مادر و پدر خواسته های فرزند را بی هیچ چشم داشتی بر آورده می سازند.

سرپرستانی که از ارزش سربازی می کاهند و پدر و مادرانی که مانع میهن داری فرزندان خویش می شوند، به کشورشان پشت کرده اند.

فرزند نانجیب، آتش عمر پدر است.

اسنخوان بندی فریاد، پاسخ هزاران ستم بی صداست.

کودکی که بدون پرسش ما به گناه خویش اعتراف می کند، در حال گذراندن نخستین گامهای قهرمانی است.

هر آرزویی بدون پژوهش و تلاش به سرانجام نخواهد رسید.

آینده جوانان را از روی خواسته ها و گفتار ساده شان می توان حدس زد. مپنداریم که میزان دارایی و یا امکانات آنها دلیلی بر پیروزی و شکست آنهاست، تنها [مسئله ی] مهم، خواسته و آرزوی آنهاست.

برای رسیدن به کامیابی نباید از شکست های پیشین خیلی ساده بگذرید، شناخت موشکافانه آنها، پیشرفت شما را در پی خواهد داشت.

شکست های زندگی، درهای پیروزی را می گشاید و خودپسندی، درهای پیروزی را یکی پس از دیگری می بندد.

فرومایگان پس از پیروزی، حریف شکست خورده خویش را به ریشخند می گیرند.

مشورت با خردمندان، پیروزی در پی دارد.

آنکه به خرد توانا شد، ترس برایش نامفهوم است.

ترس از جدایی، جدایی به بار می آورد.

سربازی که می ترسد، جان خود و دیگر سربازان را به خطر می افکند.

هیچ گاه از داشتن دشمن نترس، [بلکه] از انجام ندادن درست آرمانهای خویش بترس.

آسیب دیده همیشه درهای رویاهایش کوچک و کوچکتر می شود، مگر با امید که شرایط ما را دگرگون می سازد.

اگر از خودخواهی کسی به تنگ آمده ای، او را خوار مساز؛ بهترین راه آن است که چند روزی رهایش کنی.

خودبینی، چنبره و محیط گیرایی اش درون است و افتادگی، پیرامون و بیرون ماست و این می تواند همگان را به سوی ما بکشاند.

خودخواهی، کاشی سادگی روانت را خواهد شکست.

نادانی، خودخواهی به بار می آورد.

اگر شیفته کارت نباشی، روانت بیمار می شود و در نهایت پیکرت از پای در خواهد آمد.

دارایی با ارزش تر از تندرستی نمی شناسم.

گاهی تنها راه درمان روانهای پریشان، فراموشی است.

تنهایی برای جوان ارزشمند و برای پیر آزار دهنده است.

همواره تنهایی، توانایی به بار می آورد.

آن که نمی تواند از خواب خود برای فراگیری دانش و آگاهی بکاهد، توانایی برتری و بزرگی را ندارد.

با احساس می شود پند و اندرز داد، اما ساماندهی به کشور نیاز به هنجار و چهارچوبی توانمند دارد.

در دراز مدت هیچ نیرویی نمی تواند در برابر فرهنگ و هنر ایستادگی کند.

فرمانروایانی که یک شبه توانمند می شوند با تلنگری فرو می ریزند.

فرهنگ های هم ریشه انگیزه ای توانمند است که موجب همبستگی کشورها در آینده می شود.

گربه را آزار مده، او نمی تواند به تو وفادار بماند؛ این هنجار عاطفی اوست.

یک آموزگار ناپخته می تواند سالها شاگردان خود را گمراه و سرگردان کند.

جایی که شمشیر هست آرامش نیست.

هر آن که خردمندتر است اهریمن بیشتر به او حمله می کند. در میدان جنگ و آوردِ او، هزاران فتنه و افسون کشته شده را خواهی دید.

از روی خواسته ها و گفتارهای ساده جوانان می توان به آینده آنها پی برد؛ تنها خواسته و آرزوی آنها گواه آینده است.

اندرز جوان باید کوتاه، تازه و داستان وار باشد.

آنکه کارش را دوست ندارد، خیلی زود پیر می شود.

پیران فریبکار، آتش زندگی جوانانند.

آنکه می دزدد، جز حق خویش چیزی نمی ستاند. اما این ستاندن، نفرین و خواری ابدی در پی دارد.

اگر نتوانیم به تبار خویش سامانی درست ببخشیم، مانند این است که در خانه ای بی دیوار زندگی می کنیم.

تبار بی ریش سفید همچون خانه بی سقف است.

چه دودمانی از بد اندیشان برجاست؟ هیچ.

دودمانی که بزرگان و ریش سفیدانش خوار باشند، به کالبد بیجانی ماند که خوراک جانوران دیگر شود.

شباهنگام برای خانواده و نزدیکانت نامه بنویس و در روز برای اربابان و سرپرستان.

تنبلی، خشم بدن را در پی دارد و بدن چه زود لرزش و جنبش آن را بروز می دهد.

در خواب می توانی نیروی روان خویش را بنگری.

بداندیش همیشه کارش گره می خورد.

کردار ناپسند خویش را با دارایی زیاد هم نمی توانی پنهان سازی.

کردار ناپسند خویش را با زر هم نمی توانی پنهان سازی.

کیهان دارای ساختاری هدفمند است. این ساختار به آن پویایی بخشیده و برآیندی شگرف در آن بر جای می گذارد.

نخستین گام بهره کشان کشورها نابودی بزرگان و ریش سفیدان است و سپس تاراج دارایی آنها.

اگر جانت در خطر بود، به جای پنهان شدن، بکوش همگان را از گرفتاری خویش آگاه سازی.

انسان خردمند، تار و پودهای اصلی زندگی را می یابد.

اهل خرد و فرهنگ همیشه زنده اند.

آنگاه که نمی دانم چه می گویم، جز راستی چیزی بر زبانم جاری نیست.

پیامد دانایی، پذیرفتن بایسته هاست.

جام عمر را جز با می دلدادگی به خرد و دانش پر مکن.

در زندگی نادان، سرانجام یک گره [مانند] صدها گره باز نشدنی است.

ریگهای ساحل خرد، نشیمنگاه پندارهای پاک و شبانه توست.

زیبارویی که می داند زیبای ماندنی نیست، پرستیدنی است.

شب زندگی برای خردمند همچون روز روشن است.

فرمانروایان نیرومند، مشاورانی باهوش و کارآمد در کنار خود دارند.

نادان همیشه از طمع و فزون خواهی خویش خسته است.

نتیجه گیری زود [هنگام] پس از رخدادهای مهم زندگی از بی خردی است.

هر پیوستنی، آگاهی و ثمره ای نو به ارمغان می آورد.

بدان، همواره آنکه برای رسیدن به تو از همه چیزش می گذرد، روزی تنهایت خواهد گذاشت؛ این هنجار دردناک زندگی است.

بسیاری در پیچ و خم یک راه مانده اند و همواره از خویشتن می پرسند ما چرا ناتوان از ادامه راهیم؟ به آنها باید گفت می دانی در کجا مانده ای؟ همانجایی که خود را پرمایه دانسته ای.

آن که درست سخن نمی گوید، داناترین هم که باشد، همگان بی سوادش می پندارند.

آنکه برای بهروزی آدمیان تلاش می کند و راه درست را نشان می دهد، بارها و بارها می زید و تا یاد و سخنش جاری است، او زاده می شود و باز هم.

آنکه راستی نپوید، گرفتار آمیزش با اهریمن است. فرزند این آمیزش فتنه و شورش است.

برای رسیدن به نیک نامی، گواهی برتر از راستی نیست.

برای نوشیدن شهد بهشت، همواره نگاهت به راستی و درستی باشد.

رَد راستی، رَد خویشتن است.

رد راستی، رد خویشتن است.

سرایش یک بیت درست از زندگی نیاز به سفری هفتاد ساله دارد.

صدها راه برای پند و اندرز دادن وجود دارد، اما در بیشتر موارد، بدترین گونه آن را که همان راستگویی است، برمی گزینیم.

اگر می خواهی دوستی ات پا برجا بماند، هیچ گاه با دوستت شریک مشو.

اگر می خواهی کسی را بزرگ کنی، پیوسته از او به دشمنی یاد کن.

برای آنکه همواره دوستانمان را نگاه داریم، بهتر است همیشه فاصله و بازه ای میان خود و آنها داشته باشیم.

بزرگواری، بی مهر و دوستی به دست نمی آید.

به ارزش نگاه دوست زمانی پی می بری که در بند دشمن و بدخواهان باشی.

دوستان فراوان نشان دهنده کامیابی در زندگی نیست، بلکه بیانگر نابودی زمان به گونه ای گسترده است.

هیچ گاه دشمن خویش را کوچک مپندار، چون او بهترین دوستت نیز هست. او انگیزه پیشرفت و پویش بیشتر را به تو خواهد داد.

رویش باغ سکوت در هنگامه خروش و همهمه ارزش خود را نشان می دهد.

اگر در بند زندگی روزمره تان شوید، نمی توانید گامی به سوی بهروزی بردارید.

بدخو، عمرش کم است.

تاریکی در زندگی ماندگار و ابدی نیست، برسان روشنایی.

در دوی زندگی همیشه حریف را شانه به شانه ات بپندار و همیشه با خود بگو تنها یک گام پیش ترم، تنها یک گام.

راهی جز نرمش و بازی با زندگی نیست.

ساده باش، آهوی دشت زندگی خیلی زود با نیرنگ می میرد.

سامانه همه گیر هستی با آنکه یکنواخت پنداشته می شود، رو به پویش و پیشرفت است. گردش آرام هستی نباید ما را فریب دهد. ما بخشی از یک برنامه بزرگ و پیش خواسته در کیهان هستیم که پیشرفت را در نهاد خود دارد.

گیتی همواره در حال زایش است و پویشی آرام در همه گونه های آن در حال پیدایش است.

اگر کسی را با زیباترین منشها و صفات بخوانیم چیزی از ارزش ما نمی کاهد، بلکه او را دلگرم ساخته ایم آنگونه باشد که ما می گوییم.

معادل ابجد

آرمانگرا

513

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری