معنی یرد
لغت نامه دهخدا
یرد. [ی ُ] (ترکی، اِ) یرت. یورد. یورت. جا. منزل. (یادداشت مؤلف). رجوع به یرت شود.
یرد. [ی َ] (اِخ) نام پدر ادریس نبی. (یادداشت مؤلف) (ناظم الاطباء). رجوع به تاریخ سیستان ذیل ص 42 و تاریخ گزیده ص 25 و 30 و 130 شود.
خاک یرد
خاک یرد. [] (اِخ) دهی است کوچک از دهستان رودبار بخش معلم کلایه شهرستان قزوین واقع در 24 هزارگزی جنوب باختر معلم کلایه و 30 هزارگزی راه عمومی و دارای 38 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
حل جدول
گویش مازندرانی
محل توقف، پهنه ای که آن جا گوسفندان رابدوشند، اطاق خانه...
نی یرد دوستن
وسیله مناسبی در گهواره جهت انتقال ادرار کودک به محفظه مدفوع...
آیه های قرآن
حال که چنین است از کسى که از یاد ما روى مىگرداند و جز زندگى مادى دنیا را نمىطلبد، اعراض کن!
قال اما من ظلم فسوف نعذبه ثم یرد الى ربه فیعذبه عذابا نکرا
گفت: «اما کسى را که ستم کرده است، مجازات خواهیم کرد؛ سپس به سوى پروردگارش بازمىگردد، و خدا او را مجازات شدیدى خواهد کرد!
و ما کان لنفس ان تموت الا باذن الله کتابا مؤجلا و من یرد ثواب الدنیا نؤته منها و من یرد ثواب الاخرة نؤته منها و سنجزی الشاکرین
هیچکس، جز به فرمان خدا، نمىمیرد؛ سرنوشتى است تعیین شده؛ (بنابر این، مرگ پیامبر یا دیگران، یک سنّت الهى است.) هر کس پاداش دنیا را بخواهد (و در زندگى خود، در این راه گام بردارد،) چیزى از آن به او خواهیم داد؛ و هر کس پاداش آخرت را بخواهد، از آن به او مىدهیم؛ و بزودى سپاسگزاران را پاداش خواهیم داد.
فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام و من یرد ان یضله یجعل صدره ضیقا حرجا کانما یصعد فی السماء کذلک یجعل الله الرجس على الذین لا یؤمنون
آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینهاش را براى (پذیرش) اسلام، گشاده مى سازد؛ و آن کس را که بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینهاش را آنچنان تنگ مىکند که گویا مىخواهد به آسمان بالا برود؛ این گونه خداوند پلیدى را بر افرادى که ایمان نمىآورند قرار مىدهد!
فان کذبوک فقل ربکم ذو رحمة واسعة و لا یرد باسه عن القوم المجرمین
اگر تو را تکذیب کنند (و این حقایق را نپذیرند)، به آنها بگو: «پروردگار شما، رحمت گستردهاى دارد؛ اما مجازات او هم از مجرمان دفع شدنى نیست! (و اگر ادامه دهید کیفر شما حتمى است)
معادل ابجد
214