معنی گفتهها
حل جدول
اظهارات
مترادف و متضاد زبان فارسی
مطلبها، موضوعها، گفتهها، نوشتهها، خبرها، گزارشها، قضایا، مسایل، مقاصد، مقصدها، خواستهها
بانک سریال
برنامه دورهمی یک برنامه تاک شو با حال و هوای طنز و اجرای مهران مدیری است. دورهمی از شبکه نسیم پخش می شود و یکی از برنامه های پر مخاطب این شبکه است.
دورهمی از ۲۷ اسفند ۱۳۹۴ با تهیه کنندگی حمید رحیمی نادی و هاشم رضایت در شبکه نسیم شروع به پخش کرد. ابتدا مهراب قاسم خانی کارگردانی این برنامه تلویزیونی را بر عهده داشت بعداً به دلیل برخی مشکلات از جمله ممنوعالتصویر بودن قاسم خانی از قسمت سیزدهم به بعد مهران مدیری کارگردانی را بر عهده گرفت. این مجموعه، اواسط پاییز سال ۹۴ و با آغاز مقدمات ساخت دکور وارد مرحله پیش تولید شد. هدف سازندگان، ارائه یک مجموعه تلویزیونی با ساختاری کاملاً متفاوت نسبت به سایر آثار نمایشی پیشین تلویزیون بودهاست. دورهمی یکی از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون ایران بهشمار میرود. شب یلدا سال 98 اولین قسمت از فصل چهارم دورهمی روی آنتن شبکه نسیم رفت. قالب گفتگوهای این فصل اقتباسی از گفتگوهای آخر شب یا لیت نایت تاک شو میباشد.
دورهمی دکوری عظیم دارد، به صورتی که در هر قسمت ۴۰۰ نفر از مخاطبان که طی یک فراخوان برای حضور در برنامه ثبت نام میکنند، به تماشای دورهمی مینشینند.
در واقع مجموعه به مانند تئاتری است که در هر قسمت مخاطبانی حدود ۴۰۰ نفر را به عنوان تماشاگر پذیرا است. در هر قسمت از برنامه مهران مدیری در مورد یک موضوع خاص استندآپ کمدی اجرا میکند. از نگاه دیگر، گفتهها و نمایشها در این برنامه سعی در بیان مشکلات جامعه به صورت طنز یا کنایه مانند، دارند.
ضرب المثل فارسی
این ضربالمثل جزو پرکاربردترین جملاتی است که در بین مردم ایران رواج دارد.
محققان در مورد چگونگی بهوجود آمدنش تحقیقاتی انجام داده و به این نتیجه رسیدهاند که در گذشته های بسیار دور، در یکی از شهرهای ایران بازاری وجود داشته است.
در یکی از این حجرهها که به پارچهفروشی شهرت داشته است، جوانی بهعنوان شاگرد کمکدست فروشنده کار میکرد که بسیار خوش برخورد، منظم و خجالتی بوده است.
زن صاحب مغازه از مهارت بالایی در طبخ غذا برخوردار بوده است و در پختن آش سلیقهی زیادی به خرج میداد و همه از خوردن آن لذت میبردند.
روزی صاحب مغازه کسالتی پیدا میکند و در خانه بستری میشود. آن روز شاگرد او به تنهایی مغازه را اداره میکند و نزدیک ظهر به او اطلاع میهند طبیبی را برای بهبود حالش به خانهی او ببرد. طبیب پس از معاینه او داروهایی را برای وی تجویز میکند.
سپس شاگردش به بیرون از خانه رفته و داروها را تهیه کرده و به خانهی او بر میگردد. همسر صاحب مغازه که برای ناهار آش درست کرده بود سفرهای پهن میکند و از پسر میخواهد که غذا را با هم میل کنند. او که فردی خجالتی بود در ابتدا دعوت آنها را رد میکند، اما با اصرار و تعارف همسر صاحب خانه مواجه میشود و دعوت آنها را میپذیرد.
در این هنگام تاجر به حیاط رفته و دست و صورت خود را میشوید و همسرش هم برای آوردن وسایل سفره به آشپزخانه بر میگردد. پسر جوان برای اینکه ناهار مزاحم این خانواده نباشد با خود کمی فکر میکند و به این نتیجه میرسد که بهترین راه این است که دستانش را روی دندان خود بگذارد و طوری نقش بازی کند که انگار دندانش درد میکند.
مرد بیمار زمانی که برای خوردن آش به داخل خانه برمیگردد شاگردش را در حالی که دست روی دهان خود گذاشته است میبیند و با تعجب از او میپرسد که آنقدر گرسنه بودی و طاقت نیاوردی تا آش کمی سرد شود؟
در این میان همسر او فرا میرسد و این گفتهها را میشنود و به تاجر میگوید که من الان قاشقها را آوردم و چطور ممکن است که بدون استفاده از قاشق توانسته باشد آش را میل کند؟ پس صاحب مغازه متوجه میشود که اشتباه کرده است و بلافاصله از پسرک عذر خواهی میکند.
از روزگاران قدیم تا به امروزه اگر به شخصی تهمت جرمی را زده باشند و او اصلا مرتکب آن گناه نشده باشد برایش ضربالمثل آش نخورده و دهان سوخت را مثال میزنند.
معادل ابجد
511