معنی گالری

لغت نامه دهخدا

گالری

گالری. [ل ِ] (فرانسوی، اِ) رجوع به گالاری شود.

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

گالری

معرض

فرهنگ فارسی هوشیار

گالری

راهرو، دهلیز، دالان، نمایشگاه آثارهنری

فرهنگ معین

گالری

سرسرا، دالان، جای نگه داری و نمایش آثار هنری. [خوانش: (ل) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

گالری

مکانی که آثار هنری در آن به معرض دید گذاشته می‌شود،
سرسرا، تالار،
راهرو، دالان،

حل جدول

گالری

نمایشگاه، تالار، سرسرا، نگارخانه

آتلیه


نمایشگاه هنری

گالری


مجموعه ای از تابلوهای نقاشی

گالری


نمایشگاه نقاشی

گالری

کلمات بیگانه به فارسی

گالری

نگارخانه

فارسی به ایتالیایی

واژه پیشنهادی

انگلیسی به فارسی

gallery

گالری

گالری

معادل ابجد

گالری

261

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری