معنی کورا

لغت نامه دهخدا

کورا

کورا. (اِخ) نام رودخانه ای است در قفقاز. رجوع به مدخل قبل شود.


دالان ناور

دالان ناور. [وُ] (اِخ) نام موضعی است بقفقازیه کنار رود کورا (کر). (تاریخ مغول ص 266). و نیز رجوع به دالان ناوور شود.

ترکی به فارسی

کورا چکمک

قرعه کشیدن

فرهنگ فارسی هوشیار

قصه دادن

(مصدر) قصه گفتن نقل کردن: کسیت کورا ز ما خبر گوید شاه امیر قصه گدای دهد.


ژیانی

(صفت) ژیان تند و خشمناک و قهرآلود: }} که ملکت شکاریست کورا نگیرد عقاب پرنده نه شیر ژیانی ‎{{ (دقیقی گنج سخن 31 1) .


شروانشاه

(صفت) پادشاه شروان و آن عنوان امرای ناحیه شروان - که در مشرق رود کورا و مغرب بحر خزر قرار دارد - می باشد.


مشخته

(اسم) نوعی حلوای صافی و درشت مشاش چین در چین توبر تو: آری کودک مواجر آید کورا زود بیاموزیش بمغز و مشخته. (کسائی)

معادل ابجد

کورا

227

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری