معنی کودتا
لغت نامه دهخدا
کودتا. [دِ] (فرانسوی، اِ) برانداختن حکومت با استفاده از قوای نظامی کشور و تسلط بر اوضاع و روی کار آوردن حکومتی نو. رجوع به لاروس شود.
فارسی به ترکی
ihtilal, devrim
فرهنگ معین
(دِ) [فر.] (اِ.) ساقط کردن حکومتی به طور ناگهانی از طریق نیروهای نظامی.
حل جدول
فرهنگ عمید
توطئه و قیام ناگهانی بخشی از طبقۀ حاکم برای براندازی حکومت و تشکیل دولت جدید،
مترادف و متضاد زبان فارسی
براندازی، شورش
فارسی به عربی
فرهنگ فارسی هوشیار
برانداختن حکومت با استفاده از قوای نظامی و تسلط بر اوضاع و روی کار آوردن حکومتی نو را گویند
واژه پیشنهادی
ترکی به فارسی
کودتا
انگلیسی به فارسی
کودتا
معادل ابجد
431