معنی کندل

گویش مازندرانی

کندل پاس

کندل پاس


کندل

کندو

وسیله ای برای کره گیری، گاو ماده ای که آماده آبستنی است...


دار کندل

کندوی عسل که از تنه ی درختان سازند


کندل بزوئن

تلمبه زدنتلم برای تبدیل ماست به دوغ و کره


مغز کندل

کندوی عسل


مهز کندل

کندوی زنبور عسل


شان کندل

موم کندوی عسل


کندل دسته

چوب نازک و بلندی که برای به هم زدن مواد داخلتلم به کار رود...


کندل لت

درپوش کندو

لغت نامه دهخدا

کندل

کندل. [ک َ دَ] (اِ) گیاهی است از تیره ٔ چتریان به صورت درختچه با ارتفاع 1/2 تا 1/4 متر که در اکثر نقاط ایران می روید. ساقه اش ضخیم بی برگ و گلهایش سفید و میوه اش کوچک و بیضوی است. در مجاری ترشحی گیاه مذکور شیره ای جریان دارد که بر اثر گزش حشرات یا تولید زخم و خراش و شکافهایی که باد و عوامل دیگر در پوست ساقه اش ایجاد می کند به خارج ترشح می شود. و بعلاوه در ریشه های سه ساله تا چهارساله نیز مقدار زیادی از این صمغ وجود دارد که بر اثر گرمای ثابت زمین خودبخود از اطراف شکافهای ناحیه ٔ یقه به خارج ترشح می شود. این صمغ را به نام صمغ آمونیاک می نامند و آن به صورت قطعات کوچک ونامنظم (به بزرگی 1/3 تا 3/5 سانتیمتر) یا به شکل توده ٔ حجیمی به رنگ زرد می باشد و بوی معطر و طعم گس وتلخ و مهوعی دارد. شجرالاشق. درخت اشه. درخت وشق. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به اشق و الزاق الذهب شود.


ده کندل

ده کندل. [دِه ْ ک ُ دَ] (اِخ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در 12هزارگزی جنوب ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 261 تن. آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

ده کندل. [دِه ْ ک َ دَ] (اِخ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در ده هزارگزی شمال باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 361 تن. آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (ازفرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

حل جدول

کندل

گیاهی علفی و دارویی از خانواده جعفری

فرهنگ فارسی هوشیار

کندل

(اسم) گیاهی است از تیره چتریان بصورت درختچه بارتفاع ‎2 ,‎ 1 تا ‎4 ,‎ 2 متر که در اکثر نقاط ایران میروید. ساقه اش ضخیم بی کرک و گلها یش سفید و میوه اش کوچک و بیضوی است. در مجاری ترشحی گیاه مذکور شیره شیرینی رنگی جریان دارد که بر اثر گزش حشرات یا تولید زخم و خراش شکافها یی که باد و عوامل دیگر در پوست ساقه اش ایجاد میکند بخارج ترشح میشود و بعلاوه در ریشه های سه ساله تا چهار ساله نیز مقدار زیادی از این صمغ وجود دارد که بر اثر گرمای ثابت زمین خود بخود از اطراف شکافها ی ناحیه یقه بخارج ترشح میشود. این صمغ را بنام صمغ آمونیاک می نامند و آن بصورت قطعات کوچک و نا منظم (ببزرگی ‎3 ,‎ 1 تا ‎5 ,‎ 3 سانتیمتر) یا بشکل توده حجیمی برنگ زرد میباشد و بوی معطر و طعم گس و تلخ و مهوعی دارد شجر الاشق درخت اشه درخت و شق.

معادل ابجد

کندل

104

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری