معنی کمبو
لغت نامه دهخدا
کمبو. [ک َ] (اِخ) دهی از دهستان مرغاست که در بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز واقع است و200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
واثقی
واثقی. [ث ِ] (اِخ) حیدرعلی (شیخ...) کمبو از اهالی لکهنوی هند و از اولاد شهبازخان کمبو بود و در قصبه ٔ «مارهره » متولد شد. از اوست:
آنانکه صید دل به نگاه وفاکنند
ای کاش یک نگاه گهی سوی ما کنند.
#
گریه بی فایده یاران به هلاک دل من
کس چه داند که چه بوده ست تمنای دلم ؟
(از تذکره ٔ صبح گلشن ص 578 وقاموس الاعلام).
حل جدول
معادل ابجد
68