معنی چکامه

چکامه
معادل ابجد

چکامه در معادل ابجد

چکامه
  • 69
حل جدول

چکامه در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

چکامه در مترادف و متضاد زبان فارسی

فرهنگ معین

چکامه در فرهنگ معین

  • قصیده، شعر. [خوانش: (چَ مِ) [په.] (اِ.)]
لغت نامه دهخدا

چکامه در لغت نامه دهخدا

  • چکامه. [چ َ م َ / م ِ] (اِ) قصیده را گویند وآن مطلعی است با ابیات متوازنه ٔ متشارکه در قافیه وردیف زیاده برهفده بیت، مبتنی بر هفت شرط چنانکه نزد اهل این صنعت مبین است. (برهان). شعر و قصیده است. (انجمن آرا) (آنندراج). قصیده و چغامه. (ناظم الاطباء). چامه و سرواد و شعر و سرود و چگامه:
    اگر قبول ملک افتد این چکامه ٔ نغز
    به آب سیم نگارمش بر صحیفه ٔ زر.
    قاآنی.
    رجوع به سرواد و چامه و چگامه و قصیده شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

چکامه در فرهنگ عمید

  • شعر،

    قصیده. * چامه
فارسی به انگلیسی

چکامه در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

چکامه در فارسی به عربی

نام های ایرانی

چکامه در نام های ایرانی

  • دخترانه، شعر به ویژه قصیده
فرهنگ فارسی هوشیار

چکامه در فرهنگ فارسی هوشیار

  • شعر و قصیده را گویند و آن مطلعی است با ابیات متوازنه، متشارکه در قافیه و ردیف زیاده بر هفده بیت، مبتنی بر هفت شرط، چنانچه نزد اهل این صنعت مبین است. توضیح بیشتر ...
فرهنگ پهلوی

چکامه در فرهنگ پهلوی

  • قصیده، نوعی شعر پارسی
فارسی به آلمانی

چکامه در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید