معنی چلنگر

لغت نامه دهخدا

چلنگر

چلنگر. [چ ِ ل ِ گ َ] (ص) چلینگر. چیلانگر. آنکه آهن آلات خرد از قبیل زنجیر و انبر و میخ و امثال آن سازد.آهنگر که چیزهای آهنین خرد و ریز چون میخ و زنجیر وجزآن سازد. کسی که قفل و کلید و چفت و زره و چیزهای آهنین خرد از این قبیل سازد یا تعمیر کند. قفل ساز.سازنده ٔ قفل و کلید و نظایر آنها. آنکه چلنگری داندو چلنگری کند. و رجوع به چلنگرخانه و چلنگری شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

چلنگر خانه

(اسم) دکان چلنگر چلنگری.


چلنگر

قفل ساز

فرهنگ معین

چلنگر

(چِ لِ گَ) (اِص.) قفل ساز.

فرهنگ عمید

چلنگر

کسی که ادوات و آلات آهنی از قبیل زرفین، حلقه، زنجیر در، قفل، و کلید درست می‌کرد، قفل‌ساز،


چیلانگر

=چلنگر


چلینگر

چلنگر

حل جدول

چلنگر

قفل‌ساز

قفل ساز


قفل

چلنگر

مترادف و متضاد زبان فارسی

چلنگر

صفت آهنگر، زنجیرساز، نعل‌ساز، نعل‌بند، قفل‌ساز

گویش مازندرانی

چلنگر

آهنگر


چلینگر

چلنگر

فارسی به انگلیسی

چلنگر

Locksmith

معادل ابجد

چلنگر

303

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری