معنی چلنگر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

چلنگر. [چ ِ ل ِ گ َ] (ص) چلینگر. چیلانگر. آنکه آهن آلات خرد از قبیل زنجیر و انبر و میخ و امثال آن سازد.آهنگر که چیزهای آهنین خرد و ریز چون میخ و زنجیر وجزآن سازد. کسی که قفل و کلید و چفت و زره و چیزهای آهنین خرد از این قبیل سازد یا تعمیر کند. قفل ساز.سازنده ٔ قفل و کلید و نظایر آنها. آنکه چلنگری داندو چلنگری کند. و رجوع به چلنگرخانه و چلنگری شود.

فرهنگ معین

(چِ لِ گَ) (اِص.) قفل ساز.

فرهنگ عمید

کسی که ادوات و آلات آهنی از قبیل زرفین، حلقه، زنجیر در، قفل، و کلید درست می‌کرد، قفل‌ساز،

حل جدول

قفل‌ساز

قفل ساز

مترادف و متضاد زبان فارسی

صفت آهنگر، زنجیرساز، نعل‌ساز، نعل‌بند، قفل‌ساز

گویش مازندرانی

آهنگر

فرهنگ فارسی هوشیار

قفل ساز

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر