معادل ابجد
پیوسته در معادل ابجد
پیوسته
- 483
حل جدول
پیوسته در حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
پیوسته در مترادف و متضاد زبان فارسی
-
دایماً، دمادم، علیالاتصال، علیالدوام، لاینقطع، متصل، متوالی، مدام، مداوم، مستدام، مستمر، ملحق، منسجم، هموار، همواره، همیشه،
(متضاد) ابداً، هرگز، هیچگاه، هیچوقت،
(متضاد) گسسته. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین
پیوسته در فرهنگ معین
- (ص مف. ) وصل شده، به هم بسته، مقرب، ندیم، (ق. ) همیشه، مدام. [خوانش: (پِ وَ تَ یا تِ)]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا
پیوسته در لغت نامه دهخدا
-
پیوسته. [پ َ / پ ِ وَ ت َ / ت ِ] (ن مف) متصل. ملصق. بهم بسته. بلافصل. بی فاصله ٔ مکانی. پیوندکرده شده. موصول. مرصوص. مربوط. ملتصق. بیکدیگر دوسیده. ملحق. لاحق. ملحق شده: جنیانجکث، قصبه ٔ تغزغز است. و مستقر ملک است و بحدود چین پیوسته است. و حدودش (حدود ایلاق) بفرغانه و چذغل و چاچ و رود خشرت پیوسته است. (حدود العالم).
بزرگیش با کوه پیوسته باد
دل بدسگالان او خسته باد.
فردوسی.
خوابین که ناحیت است از غور پیوسته به بست و زمین داور. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید
پیوسته در فرهنگ عمید
-
بههمرسیده، بههمچسبیده، پیوندکردهشده،
(قید) همیشه، دائم،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی
پیوسته در فارسی به انگلیسی
- Always, Ceaseless, Ceaselessly, Connected, Constant, Continual, Continuous, Continuously, Endless, Ever, Nonstop, Incessant, Round-The-Clock, Jointly, Steady, Perpetual, Solid, Steadily. توضیح بیشتر ...
فارسی به عربی
پیوسته در فارسی به عربی
- ابدی، الی ابد، بعیدا، دائما، ضد، متحالف، متزوج، متصل، مستمر
فرهنگ فارسی هوشیار
پیوسته در فرهنگ فارسی هوشیار
- (اسم) متصل بهم بسته بلافصل ملحق لاحق مقابل گسسته گسیخته جنیانجکث قصبه تغزغزست. و مستقر ملک است و بحدود چین پیوسته است. توضیح فرهنگستان این کلمه را بمعنی متصل برگزیده، دایم همیشه مدام همواره لاینقطع: کسی است که پیوسته با تو بود. از جان عشق و دولت رندان پاکباز پیوسته صدر مصطبه ها بود مسکنم. (حافظ) -3 (صفت اسم) خویش خویشاوند نزدیک قریب. جمع: پیوستگان: کس فرستاد و عبدالملک و حبیب و مروان برادران یزید بن مهلب بودند همه بیاوردند و بند کردندو آن کسان نیز که پیوسته او بودند. توضیح بیشتر ...
فارسی به آلمانی
پیوسته در فارسی به آلمانی
- Befestigt, Fügte an, Für immer, Gegen, Heiratete, Immer, Verheiratet, Wider. توضیح بیشتر ...
واژه پیشنهادی
پیوسته در واژه پیشنهادی
- مادام
- همیشه، همواره، مدام، دائم، دائما، یکریز، یکسر
- هماره
- مداوم، متصل
- لاینقطع
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا
وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که
هنوز عضو جدول یاب نشده اید
از اینجا ثبت نام کنید