معنی پیمان

پیمان
معادل ابجد

پیمان در معادل ابجد

پیمان
  • 103
حل جدول

پیمان در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

پیمان در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • تعهد، شرط، ضمان، عهد، قرارداد، قول، معاهده، مقاطعه، مقاوله، میثاق، وعده. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

پیمان در فرهنگ معین

  • عهد، قرارداد، شرط،
لغت نامه دهخدا

پیمان در لغت نامه دهخدا

  • پیمان. [پ َ / پ ِ] (اِ) از پهلوی پَتْمان و اوستائی پَتی مان َ بمعنی پیمودن و اندازه گرفتن. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). عهد. (منتهی الارب) (برهان). قرارداد و معاهده و عهد. (فرهنگ نظام). ال [اِ ل ل]؛ حلف. میثاق. (تفلیسی) (دهار). شریطه. (لغت ابوالفضل بیهقی). شرط. (مجمل اللغه). بیعه. خفاره. خفره. (منتهی الارب). عهد که در عرف آنرا قول و قرار گویند. (غیاث). سوگند. ذمه. (دستور اللغه). عقد. (منتهی الارب). وثاق. سوگند و سر گفتار ایستادن. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

پیمان در فرهنگ عمید

  • قول‌وقراری که کسی با کس دیگر بگذارد که بر طبق آن عمل کند، شرط،
    قرارداد،
    [قدیمی] عهد، بیعت،
    * پیمان بستن: (مصدر لازم) عهد بستن و قول‌وقرار گذاشتن برای انجام دادن کاری،
    * پیمان ساختن: (مصدر لازم) [قدیمی] = * پیمان بستن
    * پیمان کردن: (مصدر لازم) [قدیمی] = * پیمان بستن
    * پیمان گرفتن: (مصدر لازم) [قدیمی] عهد گرفتن، قول گرفتن،
    * پیمان نهادن: (مصدر لازم) [قدیمی] = * پیمان بستن. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

پیمان در فارسی به انگلیسی

  • Alliance, Bonds, Compact, Concordat, Contract, Convention, Covenant, Pact, Pledge, Promise, Seal, Treaty, Vow, Word. توضیح بیشتر ...
فارسی به عربی

پیمان در فارسی به عربی

  • اتحاد، اتفاقیه، اقرر، ایمان، فعل، قسم، معاهده، وصیه، وعد، ید
نام های ایرانی

پیمان در نام های ایرانی

  • پسرانه، عهد، قول وقرار، عنوان اسامی مردان در فارسی دری، عهد، قرار. توضیح بیشتر ...
تعبیر خواب

پیمان در تعبیر خواب


  • ۱ـ اگر خواب ببینید با کسی پیمان می بندید، نشانه آن است که دیگران از بی وفایی شما شکایت خواهند کرد و نامزدتان از شکستن عهدی که با او بسته اید.

    ۲ـ اگر خواب ببینید عهد و پیمانی که با دیگری بسته اید، می شکنید، نشانه آن است که با رفتار نادرست خود در وضعیت فاجعه آمیزی قرار می گیرید. - آنلی بیتون. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

پیمان در فرهنگ فارسی هوشیار

  • میثاق، عهد، سوگند، الزام، ودیع، قرار داد، معاهده وعهد
فارسی به ایتالیایی

پیمان در فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

پیمان در فارسی به آلمانی

  • Arbeitskraft (f), Geloben, Gelübde (n), Hand (f), Hand, Handlung [noun], Langen, Liga, Reichen, Schwur (m), Übereinstimmung (f), Uebereinstimmung, Uebereinstimmung, Vereinbarung (f), Zeiger (m), Schwur. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید