معنی پوشالی
فارسی به انگلیسی
Flimsy
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به پوشال. ساخته از پوشال، ضعیف ناتوان. یا دولت (مملکت) پوشالی. دولتی (مملکتی) کوچک و ضعیف که میان دو یاچند دولت قوی قرار گیرد تا تماسی میان آنها نباشد.
لغت نامه دهخدا
پوشالی. (ص نسبی) منسوب به پوشال. از پوشال. || ضعیف و ناتوان: دولت یا مملکت پوشالی، دولت یا مملکتی کوچک و ضعیف که میان دو دولت قوی قرار گیرد تا تماسی میان دو دولت قوی نباشد.
حل جدول
دروغین
هر چیز سبک و شکننده، هر چیز سست و بی بنیاد
هر چیز سبک و شکننده، هر چیز سست و بیبنیاد
خانه پوشالی روستایی
کپر
بازیگر فیلم سگ های پوشالی
لیلا اوتادی، مهدی سلوکی، نیما شاهرخ شاهی، شیرین بینا
کارگردان فیلم سگ های پوشالی
رضا توکلی
از بازیگران خانم فیلم سگهای پوشالی
شیرین بینا
فرهنگ معین
ساخته از پوشال، سست، ناتوان، بی دوام. [خوانش: (ص نسب.)]
فرهنگ عمید
هرچیز سست، سبک، و بیدوام،
گویش مازندرانی
فارسی به عربی
الحکم المزیف
واژه پیشنهادی
خسرو پرویزی
انگلیسی به فارسی
پوشالی
معادل ابجد
349