معنی پانسمان

لغت نامه دهخدا

پانسمان

پانسمان. [س ِ] (فرانسوی، اِ) شستن و بستن ِ قروح و جراحات. مرهم گذاری.

فارسی به انگلیسی

تعبیر خواب

پانسمان


۱ـ اگر خواب ببینید پانسمان می شوید، علامت آن است که ثروتی به دست می آورید که پایدار نیست.

۲ـ اگر مردی خواب ببیند همسرش لباسی از جنس باندِ پانسمان بر تن کرده است، نشانه آن است که روی همسر خود تأثیری قدرتمند خواهد داشت. - آنلی بیتون

حل جدول

پانسمان

زخم‌بندی

زخم بندی


پانسمان با نوار تنزیف

بانداژ

کلمات بیگانه به فارسی

پانسمان

زخمبندی

فرهنگ معین

پانسمان

(س ِ) [فر.] (اِ.) شستن و بستن زخم و جراحت.

فرهنگ عمید

پانسمان

پوشش پارچه‌ای که برای محافظت از زخم روی آن بسته می‌شود،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

پانسمان

زخم بندی

مترادف و متضاد زبان فارسی

پانسمان

زخم‌بندی

فرهنگ فارسی هوشیار

پانسمان

مرهم گذاری


پانسمان کردن

(مصدر) شستن و پاک کردن زخم بستن زخم زخم بندی کردن.


پارچه پانسمان

مریشم خسته بند

فارسی به عربی

فارسی به آلمانی

پانسمان کردن

Anziehen, Kleidung (f)

معادل ابجد

پانسمان

204

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری