معنی پادشاهان

لغت نامه دهخدا

پادشاهان

پادشاهان. [دْ / دِ] (اِ) ج ِ پادشاه. ملوک. صید. مُلَکاء. سلاطین. اَملاک. (منتهی الارب):پادشاهان را سوگ داشتن محال باشد. (تاریخ بیهقی).
پادشاهان از پی یک مصلحت صد خون کنند.
انوری.
پادشاهان سخن به صلابت گویند و باشد که درنهان صلح جویند. (گلستان). پادشاهان به نصیحت خردمند محتاج ترند تا خردمندان به صحبت پادشاهان. (گلستان). پادشاهان تخت توانند داد اما بخت نی و در مراتب خدّام توانند افزود اما در عمر نی. (دولتشاه سمرقندی).

پادشاهان. [دْ / دِ] (اِخ) (کتاب...) در تورات کتاب ملوک. نام دو کتاب از کتب مقدس بنی اسرائیل است که به اول و دوم موسوم است و این دو کتاب در اصل عبری یک کتاب و حاوی تاریخ پادشاهان یهودا و اسرائیل است. گروهی برآنند که کتب مذکوره ٔ پادشاهان پیش از کتب تواریخ ایام نگاشته شده چه کلمات کلدانی و فارسی بسیار در آنها یافته شودو عبرانیان این کتب را به یرمیاء نبی نسبت میدهند وگویا تاریخ تألیف آنها در حدود 620 ق. م. بوده باشد و تاریخ وقایع این دو کتاب دنباله ٔ وقایع دو کتابیست که شموئیل نگاشته و به یونانی آنها را «کتب ممالک » خوانده اند و به سه دوره منقسم میشود اول تا آخر عهد سلیمان، دوم منقسم شدن سلطنت تا اسارت اسباط عشره، سوم اسارت یهودا و سال 37 یهویاکین که ایقان برجعت الطاف الهی را نسبت به بنی اسرائیل می یابیم. این نکته را نیز پیش از نقل جدول پادشاهان سه دوره ٔ مذکور باید بخاطر داشته باشیم که لفظ پادشاهان در کتب مقدس بنی اسرائیل همواره دلالت بر رتبه ٔ اعظم و کثرت اقتدار و وسعت مملکت نمی کند، بلکه بسیاری از شهرهای منفرد ونواحی بتنهائی پادشاهی داشت و بسیار کسان را که در کتب مقدس پادشاه خوانده اند ما شیخ و پیشوا مینامیم. (نقل به اختصار از قاموس کتاب مقدس). جدول پادشاهان بر آن سیاق که شرح داده آمد در صفحه ٔ قبل آمده است.


هرسویه پادشاهان...

هرسویه پادشاهان. [هََ ی ِ دِ] (اِ مرکب) به معنی ملوک الطوایف و از مجعولات دساتیر است. (یادداشت به خط مؤلف). آن سلسله از نژاد پادشاهان را گویند که پس از مرگ اسکندر مقدونیایی در ایران طلوع کردند. (ناظم الاطباء).


کاخ پادشاهان ب...

کاخ پادشاهان بخارا. [خ ِ دِ ن ِ ب ُ] (اِخ) آقای سعید نفیسی نوشته اند: «کاخ پادشاهان بخارا در موضع ریگستان بود از دروازه ٔ غربی کهندز تا بدروازه ٔ معبد که همان دروازه ٔ ریگستان باشد. نصربن احمد سامانی بریگستان سرائی ساخت بسیار نیکو و مال بسیار در آن بکار برد و هم در آن سرای عمال مملکت را سرایها ساخت و هر عاملی را جداگانه دیوانی بود بر در سلطان چون دیوان وزیر و دیوان مستوفی و دیوان عمیدالملک و دیوان صاحب شرط و دیوان صاحب برید و دیوان مشرف و دیوان مملکه خاص و دیوان محتسب و دیوان اوقاف و دیوان قضا.» (احوال و اشعار رودکی، ج 1 ص 89).

حل جدول

پادشاهان

ملوک

کیان

یاوند


مهر پادشاهان

نگین


از پادشاهان فرانسه

شارل مانی


لقب پادشاهان پیشدادی

کی


از پادشاهان هخامنشی

کوروش، داریوش کبیر، اردشیر اول، خشایارشا، کمبوجیه، داریوش دوم، اردشیر دوم، اردشیر سوم، داریوش سوم


لقب پادشاهان مغول

قاآن


از پادشاهان ماد

دیاکو، فرورتیش، هووخشتره

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

پادشاه پادشاهان

(صفت اسم) شاه شاهان شاهنشاه.

معادل ابجد

پادشاهان

364

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری