معنی وزش

لغت نامه دهخدا

وزش

وزش. [وَ زِ] (اِمص) اسم مصدر از وزیدن. وزیدگی باد و این حاصل مصدر وزیدن است. (غیاث اللغات) (آنندراج). وزیدن و جریان باد. (ناظم الاطباء).

فارسی به انگلیسی

وزش‌

Blow, Current, Puff, Stream

فرهنگ معین

وزش

(وَ زِ) (اِمص.) وزیدن، حرکت کردن باد، یا نسیم.

فرهنگ عمید

وزش

جنبش هوا،

حل جدول

وزش

جریان باد


وزش باد

هبوب


محل وزش باد

مَهَب

مهب


جای وزش باد

مهب

مترادف و متضاد زبان فارسی

وزش

نسیم، نفحه، وزیدن

فارسی به عربی

وزش

انفجار


وزش سخت

جرعه الکحول


وزش نسیم

نسمه

فارسی به ایتالیایی

وزش

soffio

فرهنگ فارسی هوشیار

وزش

وزیدن جریان باد.

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

وزش

313

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری