معنی وابند
لغت نامه دهخدا
وابند. [ب َ] (اِ مرکب) در اصطلاح بنایان، محل تقاطع دو دیوار.
رسف
رسف. [رَ] (ع مص) رَسَفان. رفتن به رفتار پای بند بر پای. (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). از آن است حدیث حدیبیه: فجاء ابوجندل یرسف فی قیوده، ای یتحامل برجله مع القید. (منتهی الارب). رفتن با بند. (تاج المصادر بیهقی). وابند رفتن. (مصادر اللغه ٔ زوزنی). و رجوع به رسفان شود.
حل جدول
فرهنگ معین
(بَ) (اِ.) محل تقاطع دو دیوار.
معادل ابجد
63