معنی نویسندگی

لغت نامه دهخدا

نویسندگی

نویسندگی. [ن ِ س َ دَ / دِ] (حامص) کتابت. (آنندراج) (ناظم الاطباء). نوشتن. (آنندراج). تحریر. (ناظم الاطباء). ترسل. (یادداشت مؤلف). || شغل نویسنده. عمل نویسنده. رجوع به نویسنده شود.

فارسی به انگلیسی

نویسندگی‌

Authorship, Writing

حل جدول

نویسندگی

دبیری

قلم فرسایی

قلم زنی


نویسندگی و کتابت

قلمزنی


ماهر در نویسندگی

خوش‌قلم

خوش قلم

خوش قدم


کنایه از نویسندگی

قلم‌فرسایی

فارسی به عربی

مترادف و متضاد زبان فارسی

نویسندگی

کتابت، منشیگری

فارسی به آلمانی

نویسندگی

Druckend, Schreibend, Schrift (f), Schriftstück


نویسندگی کردن

Autor (m), Schriftsteller (m), Urheber (m), Verfasser (m)

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

نویسندگی

210

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری