معنی فریبندگی

لغت نامه دهخدا

فریبندگی

فریبندگی. [ف ِ / ف َ ب َ دَ / دِ] (حامص) مکر و فریب. حیله بازی وریا. تزویر و خیانت. (از ناظم الاطباء):
فریبندگی ها در او بیشمار
که آید نویسندگان را بکار.
نظامی.

فارسی به انگلیسی

فریبندگی‌

Enchantment, Witchery

حل جدول

فارسی به عربی

فریبندگی

بهجه، سحر، نعمه

فرهنگ عمید

فریبندگی

فریبنده بودن، حالت و وضع فریبنده،
مکر، فریب،

فارسی به آلمانی

فریبندگی

Anmut (f), Gnade (f), Grazie (f)

واژه پیشنهادی

فرهنگ فارسی هوشیار

فریفتاری

فریبندگی.

انگلیسی به فارسی

charm

فریبندگی


glamor

فریبندگی


glamour

فریبندگی


grace

فریبندگی


witchery

فریبندگی

فرهنگ معین

فریفتاری

(~.) (حامص.) فریبندگی.

معادل ابجد

فریبندگی

376

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری