معنی نوعی بمب مخرب
حل جدول
واژه پیشنهادی
اتمی، خوشه ای، ساعتی
لغت نامه دهخدا
مخرب. [م ُ خ َرْ رَ] (ع ص) شکافته گوش وسوراخ کرده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
مخرب. [م ُ رِ] (ع ص) ناآباد گرداننده و ویران کننده. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آنکه ویران می کند و ناآبادان می نماید. (ناظم الاطباء). و رجوع به اخراب شود.
مخرب.[م ُ خ َرْ رِ] (ع ص) ویران کننده. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خراب کننده و ویران نماینده و ناآباد کننده. ویران کننده ٔ خانه. و بر باد دهنده وپایمال کننده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تخریب شود.
بمب
بمب.[ب ُ] (فرانسوی، اِ) محفظه ای مخروطی یا استوانه ای شکل که درون آن مواد منفجره ریزند و به چاشنی مجهز کنند و گاه بوسیله ٔ هواپیما به زمین پرتاب می کنند تا بر اثر اصابت به زمین منفجر شود. و گاه بوسیله ٔ الکتریسیته یا فتیله ٔ آلوده به ماده ٔ قابل اشتعال و وسایل دیگر در روی زمین منفجر سازند و آن را انواع باشد.
- بمب اتمی، بمبی که نیروی انفجاریش مربوط به نیروی ذخیره ای مرکزی اتم است. نیروی تخریب این بمب از بمبهای معمولی بسیار بیشتراست و یکی از آنها کافی است شهری را ویران و ساکنانش را نابود سازد. (فرهنگ فارسی معین).
- بمب ئیدروژنی، نوعی بمب اتمی. بمبی که نیروی انفجاریش مربوط به نیروی ذخیره ای مرکزی اتم ئیدروژن است. نیروی انفجار و تخریب این بمب از بمب اتمی بیشتر است. (فرهنگ فارسی معین).
- بمب دستی، نارنجک دستی. از نوع بمب های ضربتی است که چون آن را با دست پرتاب کنند بمجرد برخورد به هدف منفجر میشود.
- بمب ساعتی، بمبی است که چاشنی آن را طوری تنظیم کنند که در زمان معینی احتراق و انفجارحاصل شود.
بمب افکن
بمب افکن. [ب ُ اَ ک َ] (نف مرکب) بمب افکننده. آنکه یا آنچه بمب می افکند. || (اِ مرکب) نوعی هواپیمای جنگی خاص حمل و پرتاب بمب.
فرهنگ عمید
مادۀ منفجرهای که با دست، هواپیما یا وسایل دیگر به سمت مواضع دشمن پرتاب میشود یا در جایی کار گذاشته میشود،
* بمب اتمی: (نظامی) بمبی که نیروی آن ناشی از انرژی اتمی است،
* بمب هیدروژنی: (نظامی) بمبی که نیروی تخریبی آن بهمراتب قویتر و شدیدتر از بمب اتمی است،
مترادف و متضاد زبان فارسی
بنیانکن، تخریبگر، ویرانساز، ویرانگر،
(متضاد) آبادگر، بنیادساز، بنیادگر
فارسی به عربی
انسان، تدمیری، مدمره
عربی به فارسی
خرابکار
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد
1022