معنی نوسود

لغت نامه دهخدا

نوسود

نوسود. [ن َ] (اِخ) قصبه ای است از دهستان اورامان لهون از بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج، در 48 هزارگزی شمال غربی پاوه و 3 هزارگزی خط مرزی ایران و عراق، در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 756 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش میوه ها و لبنیات و مختصری غلات، شغل اهالیش زراعت و گله داری و کرایه کشی است. در نزدیکی این قصبه آثار قلعه ٔ خرابه ٔسموکه باقی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


لفطه

لفطه. [] (اِخ) نام محلی کنار راه کرمانشاه به نوسود میان سیوه نان و بیروان در 39هزارگزی کرمانشاه.


بیروان

بیروان. [] (اِخ) نام محلی کنار راه کرمانشاه به نوسود میان لفطه و درونه در 43000گزی کرمانشاه. (یادداشت مؤلف).


پاوری

پاوری. (اِخ) نام محلی کنار راه کرمانشاه و نوسود میان بالکل و سیوه نان در 31000 گزی کرمانشاه.

حل جدول

نوسود

یکی از شهرهای استان کرمانشاه


شهرى در کرمانشاه

نوسود


شهر استان کرمانشاه

نوسود


از شهرهای استان کرمانشاه

نوسود

سنقر، نوسود

روانسر، نوسود

ازگله، روانسر، نوسود


شهر کرمانشاه

نوسود


از دیگر شهرهای استان کرمانشاه

نوسود


شهرى در استان کرمانشاه

نوسود


شهری در کرمانشاه

نوسود، هرسین

معادل ابجد

نوسود

126

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری