معنی ناهمواری

ناهمواری
معادل ابجد

ناهمواری در معادل ابجد

ناهمواری
  • 313
حل جدول

ناهمواری در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

ناهمواری در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • درشتی، زبری، کجی، نادرستی، ناصافی،

    (متضاد) همواری
لغت نامه دهخدا

ناهمواری در لغت نامه دهخدا

  • ناهمواری. [هََ م ْ] (حامص مرکب) عدم برابری. عدم تساوی. (ناظم الاطباء). ناهمسری. همسان و همسر و مساوی نبودن. || نامسطحی. ناصافی. (از ناظم الاطباء). پستی و بلندی. مسطح و صاف و یکنواخت نبودن.
    - امثال:
    ناله ٔ آب از ناهمواری زمین است.
    || در یک سطح و یک ردیف نبودن. پس و پیش بودن. نامنظمی. نامرتبی: شفیه، ناهمواری دندان. || کجی. نادرستی. نامستقیم بودن. غیرمستوی بودن. کژی. انحنا: شَرَث، ناهمواری و ناراستی تیر. (منتهی الارب). توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

ناهمواری در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

ناهمواری در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

ناهمواری در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ‎ مسطح نبودن. ‎، ناتراش بودن صیقلی نبودن، بینظمی بی ترتیبی، نابرابری عدم تساوی، ناجوری عدم تناسب، کجی معوجی، نامانندگی اجزای چیزی ‎- 8 خودرایی خودسری بی ادبی. ‎، نادرستی نامعقولی. ‎، عدم لیاقت ناشایستگی. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید