معنی نام نویسی
فارسی به انگلیسی
Enrollment, Enrolment, Register, Registration
فرهنگ فارسی هوشیار
ثبت نام اسم نویسی.
اسم نویسی
نام نویسی نوشتن نام داوطلب یا نام خود در دفتر یک بنگاه مدرسه سازمان و جز آن نام نویسی ثبت نام، (اسم) کار کسی که نام کسان را در دفتر ثبت میکند، مدت زمانی که نام نویسی جریان دارد.
لغت نویسی
فرهنگ نویسی تالیف کتاب لغت فرهنگ نویسی.
قانون نویسی
دات نویسی آسا نویسی عمل و شغل قانون نویس.
ظهر نویسی
نوشتن پشت چک و برات پشت نویسی 0 پشت نویسی
اخبار نویسی
عمل اخبار نویسی
پشت نویسی
نوشتن در پشت سند برای انتقال آن بدیگری عمل ظهر نویسی، کسی که بنفع او پشت نویسی شده.
لغت نامه دهخدا
نام نویسی. [ن ِ] (حامص مرکب) ثبت نام کردن. نام نوشتن. ثبت اسم.
نویسی
نویسی. [ن ِ] (حامص) به معنی نوشتن به صورت مزید مؤخر در این ترکیبات مستعمل است: تندنویسی. خفیه نویسی. خوش نویسی. دعانویسی. رقعه نویسی. روزنامه نویسی. رونویسی. نامه نویسی. و دیگر ترکیباتی که ذیل نویس آمده است. رجوع به هر یک از این ترکیبات در ردیف خود شود.
افسانه نویسی
افسانه نویسی. [اَ ن َ / ن ِ ن ِ] (حامص مرکب) داستان نویسی. عمل افسانه نویسنده. قصه نویسی. رجوع به افسانه شود.
داستان نویسی
داستان نویسی. [ن ِ] (حامص مرکب) عمل داستان نویس. واقعه نویسی. مورخ.
حل جدول
ثبت نام
فارسی به عربی
فرهنگ معین
(حامص) نوشتن نام داوطلب یا نام خود در دفتر یک سازمان یا مدرسه و جز آن، نام نویسی، ثبت نام، (اِمر.) کار کسی که نام کسان را در دفتر ثبت می کند، مدت زمانی که نام نویسی جریان دارد. [خوانش: (اِ نِ) [ع - فا.]]
معادل ابجد
227