معنی ناتوانی

لغت نامه دهخدا

ناتوانی

ناتوانی. [ت َ] (حامص مرکب) مرض. علت. بیماری. رنجوری. دردمندی. ناتندرستی. علیل بودن. صفت ناتوان:
وز آن ناتوانی که آمد به سام
که بیماری آورد ما را به دام.
فردوسی.
بیماری که اشارت طبیب را سبک دارد هر لحظه ناتوانی بروی مستولی گردد. (کلیله و دمنه).
نه آن میوه ای کاو غریب آیدت
کز او ناتوانی نصیب آیدت.
نظامی.
|| فقر. تنگدستی. تهیدستی. بی چیزی. ناداری. بی نوائی. فقیری. درویشی. پریشان حالی. پریشان روزگاری:
که زشت است پیرایه بر شهریار
دل شهری از ناتوانی فگار.
سعدی.
|| عجز. نتوانستن. بیچارگی. قدرت نداشتن. درماندگی:
بوقت جوانی بکن عیش زیرا
که هنگام پیری بود ناتوانی.
فرخی.
الفنجم خیر تا توانم
از بیم زمان ناتوانی.
ناصرخسرو.
یارب از سعدی چه کار آید پسند حضرتت
یا توانائی بده یا ناتوانی درگذار.
سعدی.
هرکه در حال توانائی نکوئی نکند در وقت ناتوانی سختی بیند. (گلستان).
چو بر روی زمین باشی توانائی غنیمت دان
که دوران ناتوانیها بسی زیر زمین دارد.
حافظ.
عفو گنهم به ناتوانی کردند
اینجاست که کوه را به کاهی بخشند.
امید همدانی.
|| سستی. ضعف. (ناظم الاطباء). ضعف. (منتهی الارب). پیری. فرسودگی:
بمن ناتوانی نهاده ست روی
که رنگ رخم کرده همرنگ موی.
فردوسی.
نه گویای سخن از بی زبانی
که جویای طعام از ناتوانی.
نظامی.
چو آمد کنون ناتوانی پدید
بدیگر کده رخت باید کشید.
نظامی.
ز سر بیرون کن ای طالع گرانی
رها کن تا توانی ناتوانی.
نظامی.
نرگس از کف جام ننهد گرچه از رنج خمار
سرفکنده ماند و چندان ناتوانی میکشد.
امیرخسرو (از آنندراج).
|| بیطاقتی. (آنندراج). اندوه. غم. الم. (ناظم الاطباء). بیقراری. نداشتن تاب و توان و تحمل:
غم عاشقی ناچشیده و لیکن
خروشنده چون عاشق از ناتوانی.
فرخی.

فرهنگ عمید

ناتوانی

بی‌زوری، ضعف، رنجوری،

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

ناتوانی

بی‌حالی، درماندگی، رخوت، سستی، ضعف، عجز، کم‌زوری، نازورمندی، عنن،
(متضاد) توانمندی

فارسی به انگلیسی

ناتوانی‌

Debility, Disability, Dotage, Failure, Helplessness, Impotence, Inability, Incapacity, Languor, Powerlessness, Weakness

فارسی به عربی

ناتوانی

اعجاز، عجز

فرهنگ فارسی هوشیار

ناتوانی

‎ بی قوتی بی زوری ضعف، رنجوری بیماری، ضعف و بی حالی.

فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

ناتوانی

Intoleranz (f), Unfa.higkeit [noun]

واژه پیشنهادی

ناتوانی

خستگی

معادل ابجد

ناتوانی

518

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری