معنی ناآگاه

لغت نامه دهخدا

ناآگاه

ناآگاه. (ص مرکب) نامطلع. بی خبر. نامستحضر. که خبردار نیست. که آگاه نیست. || خفته. ناهوشیار. غیر متیقظ. || نااستاد. بی تجربه. که واقف و ماهر نیست. مقابل آگاه. رجوع به آگاه شود.

فارسی به انگلیسی

ناآگاه‌

Ignorant, Insensible, Unaware, Unawares, Unbeknown, Unconscious, Unknowing

فرهنگ فارسی هوشیار

ناآگاه

نامطلع، خفته، بی تجربه


بردیق

‎ نادان، ناآگاه

فرهنگ عمید

ناآگاه

بی‌خبر، بی‌تجربه،
(قید) ناگاه، غفلتاً،

حل جدول

ناآگاه

غافل


بی اطلاع و ناآگاه

بی اطلاع، بی خبر، پرت، غافل، ناوارد، ناواقف، ندانم کار


کنایه از شخص بی‌تجربه و ناآگاه

چشم و گوش‌بسته

مترادف و متضاد زبان فارسی

ناآگاه

بی‌اطلاع، بی‌خبر، پرت، غافل، ناوارد، ناواقف، ندانم‌کار،
(متضاد) آگاه خبیر

کلمات بیگانه به فارسی

غافل

ناآگاه


غافل ازآنکه

ناآگاه ازآنکه


بی خبر

سرزده - ناآگاه

انگلیسی به فارسی

unwary

ناآگاه

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

بی خبر

سرزده، ناآگاه


جاهل

نادان، ناآگاه


غافل از آنکه

ناآگاه از آنکه

معادل ابجد

ناآگاه

78

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری