ناآگاه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ناآگاه. (ص مرکب) نامطلع. بی خبر. نامستحضر. که خبردار نیست. که آگاه نیست. || خفته. ناهوشیار. غیر متیقظ. || نااستاد. بی تجربه. که واقف و ماهر نیست. مقابل آگاه. رجوع به آگاه شود.
فرهنگ عمید
بیخبر، بیتجربه،
(قید) ناگاه، غفلتاً،
حل جدول
غافل
مترادف و متضاد زبان فارسی
بیاطلاع، بیخبر، پرت، غافل، ناوارد، ناواقف، ندانمکار،
(متضاد) آگاه خبیر
فرهنگ فارسی هوشیار
نامطلع، خفته، بی تجربه
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.