معنی موسسه
فارسی به انگلیسی
Agency, Corporation, Establishment, Foundation, House, Institute
فارسی به ترکی
فارسی به عربی
فرهنگ فارسی هوشیار
موسسه در فارسی مونث موسس: بنگاه (اسم) مونث موسس: تاسیس شده بنیاد نهاده، بنگاه سازمان اداره جمع: موسسات.
کلمات بیگانه به فارسی
بنیاد - نهاد - سازمان
فارسی به ایتالیایی
فارسی به آلمانی
Einrichtung (f), Gründung (f)
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
بنیاد، نهاد، سازمان، بنگاه
مترادف و متضاد زبان فارسی
اداره، بنگاه، بنیاد، دایره، سازمان، نهاد
واژه پیشنهادی
انستیتو
معادل ابجد
171