معنی مهیاوه

لغت نامه دهخدا

مهیاوه

مهیاوه. [م َهَْ وَ / وِ] (اِ مرکب) مهیوه. ماهیابه. ماهیاوه. نانخورشی که بیشتر مردم لار از ماهی ریزه کوچک در آفتاب ترتیب دهند و خورند. (برهان).

فرهنگ عمید

مهیاوه

خوراکی که از ماهی تهیه می‌شود،

حل جدول

مهیاوه

از غذاهای مخصوص جنوب ایران

فرهنگ فارسی هوشیار

مهیاوه

(اسم) ماهیابه.

معادل ابجد

مهیاوه

67

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری