معادل ابجد
مهم در معادل ابجد
مهم
- 85
حل جدول
مهم در حل جدول
- با اهمیت
مترادف و متضاد زبان فارسی
مهم در مترادف و متضاد زبان فارسی
-
بااهمیت، بسزا، خطیر، پراهمیت، اصلی، حیاتی، اساسی، جدی، عظیم، عمده، گرانبها،
(متضاد) کماهمیت، غیرمهم، برجسته، گرانمایه، معتبر، ممتاز. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین
مهم در فرهنگ معین
- (مُ هِ مّ) [ع.] (اِ.) کار بزرگ و خطیر. ج. مهام.
لغت نامه دهخدا
مهم در لغت نامه دهخدا
- مهم. [م ُ هَِم م] (ع ص) نعت فاعلی از اهمام. بی آرام کننده و اندوهگین گرداننده. (از منتهی الارب). غم انگیز. در غم و اندوه اندازنده. نگران کننده و محزون سازنده. (از اقرب الموارد) || در میان اندازنده. (غیاث). || (اِ) کار سخت. (منتهی الارب). کار بزرگ و قابل توجه. کاری که بدان اهمیت دهند. امر عظیم و کار دشوار زیرا که کار دشوار طبیعت را در اندوه و فکر می اندازد. (غیاث). امر خطیر. کار با اهمیت. امر قابل توجه. کاری بزرگ که در آن اهتمام باید کرد. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید
مهم در فرهنگ عمید
-
بااهمیت،
(اسم) کار قابلتوجه،
(اسم) [قدیمی] شغل، کار،
فرهنگ واژههای فارسی سره
مهم در فرهنگ واژههای فارسی سره
- کرامند، برجسته، مِهند، مهین
فارسی به انگلیسی
مهم در فارسی به انگلیسی
- Big, Cardinal, Consequential, Considerable, Decisive, Earnest, Earthshaking, Epochal, Eventful, Fateful, Focal, Grave, Historic, Important, Key, Materials, Newsworthy, Noteworthy, Obbligato, Paramount, Principal, Seminal, Serious, Significant, Staple, Substantial, Top-Drawer, Vital. توضیح بیشتر ...
فارسی به ترکی
مهم در فارسی به ترکی
- önemli
فارسی به عربی
مهم در فارسی به عربی
- بالغ الاهمیه، جدی، حاسم، رییس، عظیم، قبر، کبیر، ماده، مهم، هام. توضیح بیشتر ...
عربی به فارسی
مهم در عربی به فارسی
فرهنگ فارسی هوشیار
مهم در فرهنگ فارسی هوشیار
- نگران کننده و محزون سازنده، کار سخت، کار دشوار و امری عظیم، امر قابل توجه. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی آزاد
مهم در فرهنگ فارسی آزاد
- مُهِمّ، کار بزرگ و با اهمیت، کار دشوار، امری که برای اجرایش اهتمام ورزند، آنچه بدان اهمیت دهند، (جمع: مَهامّ)،. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی
مهم در فارسی به ایتالیایی
- illustre
- importante
- rilevante
- vitale
فارسی به آلمانی
مهم در فارسی به آلمانی
- Chef (m), Ernst, Ernsthaft, Gewaltig, Grob wichtig, Gross, Groß, Gross, Großartig, Haupt (m), Kopf (m), Leiter (m). توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا
وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که
هنوز عضو جدول یاب نشده اید
از اینجا ثبت نام کنید