معنی معاودت

معاودت
معادل ابجد

معاودت در معادل ابجد

معاودت
  • 521
حل جدول

معاودت در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

معاودت در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • برگشت، عودت، بازگشت، رجعت، عود، مراجعت، بازگشتن، مراجعت کردن،
    (متضاد) عزیمت. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

معاودت در فرهنگ معین

  • (مُ وَ دَ) [ع. معاوده] (مص ل.) رجعت، بازگشت.
لغت نامه دهخدا

معاودت در لغت نامه دهخدا

  • معاودت. [م ُ وَ / وِ دَ](از ع، اِمص) بازگشتن. (غیاث). عود و رجعت و بازگشت. (ناظم الاطباء). مراجعت. بازآمدن. بازگشتن. رجوع. رجعت. بازگشت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): و حجت برگرفتند که اگراو را معاودتی باشد خون او مباح بود. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 119). و باز اعمال خیر و ساختن توشه ٔ آخرت از علت گناه از آن گونه شفا می دهد که معاودت صورت نبندد. (کلیله و دمنه). چون امیر ناصرالدین از معاودت او خبر یافت به دلی قوی و امیدی فسیح رایات اسلام به استقبال او روان کرد. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

معاودت در فرهنگ عمید

  • بازگشتن، برگشتن،
فرهنگ فارسی هوشیار

معاودت در فرهنگ فارسی هوشیار

  • عود و رجعت و بازگشت، رجوع
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید