معنی مصونیت
لغت نامه دهخدا
مصونیت. [م َ نی ی َ](ع مص جعلی، اِمص) مصون ماندن. محفوظ بودن. حفظ شدن. مأمون بودن.
- مصونیت پارلمانی، در اصطلاح حقوقی، مصون بودن نماینده ٔ مجلس است از تعرض و تعقیب قضایی مگر آنگاه که مجلس از او سلب مصونیت کند.
- مصونیت سیاسی، مصون بودن عضو دستگاه دیپلماسی است در کشور دیگر از برخی مقررات داخلی و تعقیب و مجازات قضایی و جزایی آن کشور.
فارسی به انگلیسی
Immunization, Impunity, Security
حل جدول
فرهنگ معین
(مَ یَّ) [ع.] (مص جع.) محفوظ بودن، در امان بودن
فرهنگ عمید
مصون بودن، محفوظ بودن،
(پزشکی) حالت مقاومت نسبی در برابر بعضی بیماریها،
(سیاسی) مصون بودن از بازداشت و تعقیب،
مترادف و متضاد زبان فارسی
ایمنی، مصون بودن، محفوظ بودن
فارسی به عربی
امن، حصانه
مصونیت دادن
تلقیح
مصونیت سیاسی
الحصانه الدبلوماسیه
مصونیت پارلمانی
الحصانه البرلمانیه
فرهنگ فارسی هوشیار
حفظ شده، مامون بودن، ماندن
فرهنگ فارسی آزاد
مَصُونِیَّت، مصطلح در فارسی به معنای مصون و محفوظ بودن، با مختصر تفاوت معنی در پزشکی نیز مصطلح است،
فارسی به ایتالیایی
immunità
واژه پیشنهادی
ایمنی
معادل ابجد
596