معنی مزایا

مزایا
معادل ابجد

مزایا در معادل ابجد

مزایا
  • 59
حل جدول

مزایا در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

مزایا در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • امتیازات، امتیازها، برتری‌ها، رجحان‌ها، فزونی‌ها، فواید، مزیت‌ها، منافع. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

مزایا در فرهنگ معین

  • (مَ) [ع.] (اِ.) جِ مزیت.
لغت نامه دهخدا

مزایا در لغت نامه دهخدا

  • مزایا. [م َ](ع اِ) ج ِ مزیه. فزونی ها. (ناظم الاطباء). || عطیه ها و انعام ها. (ناظم الاطباء). || مجازاً به معنی عطایا و انعامات مستعمل می شود. (آنندراج). || در تداول، آنچه اضافه بر میزان حقوق مقرر به کارمند دهند مانند حق ریاست، حق مدیریت، حق اولاد و جز آن. || آنچه موجب امتیاز شود. رجوع به امتیاز و مزیت شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

مزایا در فرهنگ عمید

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مزایا در فرهنگ واژه‌های فارسی سره

فارسی به انگلیسی

مزایا در فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

مزایا در فرهنگ فارسی هوشیار

  • عطیه ها و انعام ها، حق مدیریت
فرهنگ فارسی آزاد

مزایا در فرهنگ فارسی آزاد

  • مَزایا، فضائل و کمالات، وجوه امتیاز (مفرد: مَزِیَّت)،
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید