معنی مدیترانه

لغت نامه دهخدا

مدیترانه

مدیترانه. [م ِ ت ِ ن ِ] (اِخ) بحر ابیض. متوسط. بحرالروم. دریائی است بزرگ به وسعت سه میلیون کیلومتر مربع که بین سه قاره ٔ آسیا و اروپا و افریقا واقع است. دریای مدیترانه از طریق تنگه ٔ جبل الطارق به اقیانوس اطلس راه دارد وبه وسیله ٔ ترعه ٔ سوئز در مصر با دریای احمر مربوط است. بحرالجزایر و بحرالاسود و دریای مرمره و دریای آزوف از این دریا متفرعند. این دریا از لحاظ کشتی رانی و حمل و نقل از مهمترین دریاهای عالم بشمار میرود.


دریای مدیترانه

دریای مدیترانه. [دَرْ ی ِ م ِ ن َ / ن ِ] (اِخ) دریای مغرب. بحرالروم. دریای سفید. رجوع به بحرالروم ذیل بحر و به مدیترانه شود.


تب مدیترانه

تب مدیترانه. [ت َ ب ِ م ِ ت ِ ن ِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) تب مالت. تب مواج. رجوع به تب مالت و رجوع به تب و دیگر ترکیب های آن شود.

فارسی به ایتالیایی

مدیترانه

mediterraneo

واژه پیشنهادی

فارسی به عربی

دریای مدیترانه

البحر الابیض المتوسط


وابسته بدریای مدیترانه

البحر الابیض المتوسط


کشورهای حوزه مدیترانه

البلدان المتوسطیه


حوزه دریای مدیترانه

الحوض المتوسطی

معادل ابجد

مدیترانه

710

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری