معادل ابجد
متل در معادل ابجد
متل
- 470
حل جدول
متل در حل جدول
- داستان کوتاه، قصه های کوچک، مسافرخانه میان راهی، قصه شعرگونه عامیانه. توضیح بیشتر ...
- قصههای موزون عامیانه، مهمانخانه ییلاقی و کوچک در خارج از شهر. توضیح بیشتر ...
- قصه شعر گونه عامیانه
- قصه های کوچک
- مسافرخانه میان راهی
- داستان کوتاه، قصه های کوچک، مسافر خانه میان راهی، قصه شعرگونه عامیانه. توضیح بیشتر ...
- قصه های موزون عامیانه، مهمان خانه ییلاقی و کوچک در خارج از شهر. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین
متل در فرهنگ معین
- (مُ تِ) [انگ. ] (اِ. ) مهمان خانه کنار دریا، بین راه و اقامتگاه ییلاقی، راه سرا (فره). توضیح بیشتر ...
- افسانه، داستان کوتاه، مَثَل، سخنی که از روی شوخی گفته شود. [خوانش: (مَ تَ) (اِ. ) (عا. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا
متل در لغت نامه دهخدا
-
متل. [م َ ت َ] (اِ) قصه های کوچک خوش آینده و حکایتهای خرافی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). داستانهای غیرواقعی که بیشتر قهرمان های آن جانوران، دیوان و پریان هستند و برای سرگرمی و خوش آیند کودکان گفته و یا نوشته شود:
لیک پیش اهل حل و عقد عصر ما کنون
جمله تحقیقاتشان افسانه گردید و متل.
ادیب السلطنه.
و رجوع به فرهنگ عامیانه ٔجمال زاده شود. || بیغاره. چربک. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مفت. مزخرف. || مثل سایر. توضیح بیشتر ...
- متل. [م َ] (ع مص) جنبانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). جنبانیدن و حرکت دادن. (ناظم الاطباء). توضیح بیشتر ...
- متل. [م ُ ت ِل ل] (ع ص) کسی که می بندد و یا میکشد از دست. || آن که سبب میشود چکیدن را و میچکاند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). توضیح بیشتر ...
- متل. [م ُ ت ِ] (فرانسوی، اِ) مهمانخانه ای نزدیک به شاهراه که اختصاصاً برای پذیرایی کسانی که با اتومبیل مسافرت می کنند تدارک شده باشد. (از لاروس). توضیح بیشتر ...
- متل. [م ِ ت َل ل] (ع اِ) (از «ت ل ل ») اسم آلت از تل. (منتهی الارب). || (ص) نیزه ٔ راست و سخت. یقال: رمح متل. (منتهی الارب). رمح متل، نیزه ٔ راست و استوار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نیزه ٔ قوی. (مهذب الاسماء). || هر چیز که بدان کسی بر زمین افتد. (ناظم الاطباء). || مرد قوی. || شتر قوی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مرد استاده در نماز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید
متل در فرهنگ عمید
-
داستان کوتاه عامیانه و موزون،
[مجاز] سخنی که از روی شوخی و طعنه به کسی گفته میشود،. توضیح بیشتر ...
- مهمانخانۀ بزرگ در خارج شهر و در محلهایی که مردم برای تفرج میروند،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی
متل در فارسی به انگلیسی
- Hostelry, Inn, Lodge, Motel
فارسی به عربی
متل در فارسی به عربی
فرهنگ فارسی هوشیار
متل در فرهنگ فارسی هوشیار
- قصه های کوچک خوش آینده و حکایتهای خرافی، مزخرف
فارسی به آلمانی
متل در فارسی به آلمانی
- Motel (n)
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا
وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که
هنوز عضو جدول یاب نشده اید
از اینجا ثبت نام کنید