معنی متحیرشدن

حل جدول

متحیرشدن

بهت، حیران شدن، فروماندن، سرگشته شدن، مبهوت شدن، متعجب شدن

مترادف و متضاد زبان فارسی

خشکیدن

پژمردن، پژمرده‌شدن، خشک شدن، خوشیدن، بی‌طراوت‌شدن، بی‌آب شدن، خشکیده شدن، تفتیده شدن،
(متضاد) سبز شدن، بی‌آب شدن، منجمد شدن، یخ زدن، مات بردن، مبهوت شدن، متحیرشدن، تعجب کردن

معادل ابجد

متحیرشدن

1012

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری